به گزارش ریسک نیوز به نقل از نریه بیمه داری نوین پنل پیش رو ، سه محور مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در محور اول، به مرور چالشهای موجود در حوزه سرمایهگذاری همراه با ارائه خلاصهای از آمار وضع موجود خواهیم پرداخت. از این چالشها به محور دوم میرسیم که راههای ایجاد فرصت در سال 1403 را با نگاهی به آییننامه جدید سرمایهگذاری بررسی خواهیم کرد. در نهایت نیز نقش ابزارهای درون و برون سازمانی در توسعه کمی و کیفی سرمایهگذاری مورد بررسی قرار خواهد گرفت. سعید جوادیپور، مدیرکل نظارت مالی بیمه مرکزی، علیرضا حجتی عضو پیشین هیات مدیره بیمه کارآفرین و مدیر عامل فعلی بیمه رازی و رضا خانکی، مدیرعامل محترم اصلی سرمایه نظراتشان را با مخاطبان بیمه ای به اشتراک گذاشته اند که با هم می خوانیم
* آقای جوادیپور لطفا مروری بر نگاه نهاد ناظر به چالشهای حوزه سرمایهگذاری داشته باشید و نقشه کلی از وضعیت فعلی سرمایهگذاری در صنعت بیمه نیز ارائه دهید
جوادیپور: همانطور که میدانید، سرمایهگذاری در صنعت بیمه ویژگیهای خاصی دارد. یکی از مهمترین موضوعاتی که با آن مواجه هستیم، تغییرات روزافزون در صنعت مالی کشور است. از طرفی، صنعت بیمه دو بخش اصلی دارد: بخش بیمهگری و بخش سرمایهگذاری.
حدود سه یا چهار سال پیش، آییننامهای تحت عنوان آییننامه 97 ابلاغ شد که جزئیات سرمایهگذاری در صنعت بیمه را برای فعالان این حوزه تبیین میکرد. با توجه به تغییرات وسیعی که در این حوزه در سالهای اخیر رخ داده است، نیاز به اصلاح و بهروزرسانی این آییننامه احساس میشد. بر این اساس، شورای عالی بیمه در مهرماه سال 1402 آییننامه جدید سرمایهگذاری تحت عنوان آییننامه 104 را ابلاغ کرد.
بسیاری از مواردی که در آییننامه 97 لحاظ نشده بود، در آییننامه 104 مورد توجه قرار گرفته است. این آییننامه با تاکید ویژه بر سرمایهگذاری در واحدهای فناور ابلاغ شد. در آییننامه 104، انواع مختلف سرمایهگذاری در واحدهای فناور به وضوح مشخص شده و بسیاری از محدودیتهای موجود در آییننامه قبلی نیز برطرف شده است.
به عنوان نمونه، در آییننامه قبلی، سرمایهگذاری از محل حقوق صاحبان سهام کاملاً محدود بود و تحت عنوان “از محل حقوق صاحبان سهام و سایر ذخایر فنی به استثنای ذخیره ریاضی” شناخته میشد. این محدودیتها در آییننامه 97 بر حقوق صاحبان سهام یا حقوق مالکانه نیز اعمال میشد. اما در آییننامه جدید، این بخش به عنوان یک منبع سرمایهگذاری مستقل و متناسب با وضعیت مالی شرکتها کاملاً جدا شده است. این تغییرات به شرکتهای بیمه امکان میدهد تا با انعطاف بیشتری در سرمایهگذاریها عمل کرده و از فرصتهای جدیدی که در آییننامه 104 فراهم شده است، بهرهمند شوند.
در اینجا عنوان میشود که اگر شرکت بیمه سه سال توانگری بالای 150 داشته باشد، هیچ محدودیتی برای سرمایهگذاری از محل حقوق مالکانه قائل نمیشویم. این تغییر بسیار بزرگی است، زیرا به شرکتهای بیمهای که از لحاظ توانگری وضعیت مطلوبی دارند، اجازه میدهد تا آنچه که صاحبان سهام به شرکت آوردهاند را در انواع مختلف سرمایهگذاری که در آییننامه به رسمیت شناخته شده است، صرف کنند.
این تغییر بسیار مهمی است زیرا شرکتهای بیمه توانمند میتوانند از منابع خود به طور موثرتری استفاده کنند. به عنوان مثال، در سرمایهگذاری از محل حقوق مالکانه، داراییهای ثابت منبع اصلی سرمایهگذاری شرکتهای بیمه از این محل هستند. در گذشته، حداکثر سقف این سرمایهگذاریها سی درصد حقوق مالکانه بود، اما اکنون این سقف به پنجاه درصد افزایش یافته است. این تغییر برای بسیاری از شرکتهای بیمه که قبلاً با این محدودیتها مواجه بودند، یک پیشرفت قابل توجه محسوب میشود.
همچنین، در آییننامه جدید انواع سرمایهگذاریهایی که درآمد ثابت دارند به رسمیت شناخته شده است. در حالی که در آییننامه قبلی تنها سپردههای بانکی، گواهیهای سپرده، و اوراق مالی اسلامی به رسمیت شناخته شده بودند، اکنون تاکید ویژهای بر انواع صندوقها، به ویژه صندوقهای فناور و صندوقهایی که در این حوزه فعالیت میکنند، صورت گرفته است. این تغییرات نشاندهنده تمایل به توسعه و تنوعبخشی در سرمایهگذاریهای صنعت بیمه است، بهطوریکه شرکتها بتوانند با استفاده از ابزارهای متنوعتری به بهبود وضعیت مالی خود بپردازند و از فرصتهای جدید در بازار بهرهمند شوند.
* این تنوع بخشی چه کمکی به شرکتها می کند؟
جوادیپور: این تنوعبخشی به انواع مصارف سرمایهگذاری در آییننامه و حذف برخی از محدودیتها، به ویژه از محل حقوق صاحبان سهام، میتواند شرکتهای بیمه را وارد عرصههای جدیدتری از سرمایهگذاری کند که تا کنون نمیتوانستند به آنها وارد شوند. به نظر من، اگر جزئیات آییننامه را به دقت بررسی کنیم، مشاهده میکنیم که در بسیاری از جنبهها این آییننامه دست شرکتهای بیمه را بازتر کرده است. البته در برخی موارد تغییرات جزئی نیز داشتهایم، اما در مجموع نگاه من این است که این آییننامه با در نظر گرفتن تغییرات مالی اخیر، بسیار خوب عمل کرده و برای آنها چارچوب مناسبی ارائه داده است. همانطور که مستحضر هستید، سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه با سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتهای سرمایهگذاری، هلدینگها و انواع دیگر تفاوت دارد.
مهمترین و اصلیترین وظیفه شرکتهای بیمه حفظ حقوق بیمهگذاران است. از نظر نهاد ناظر، حفظ حقوق بیمهگذار یعنی داشتن نقدینگی و سرمایهگذاری کافی برای ایفای تعهداتشان. بنابراین شرکتهای بیمه قابل مقایسه با یک شرکت سرمایهگذاری معمولی نیستند. با این وجود، به نظر میرسد که این آییننامه توانسته بسیاری از محدودیتهایی که در آییننامههای قبلی وجود داشت را تا حد زیادی کاهش دهد. این اصلاحات نه تنها به شرکتهای بیمه اجازه میدهد که منابع مالی خود را به شکلی متنوعتر و کارآمدتر مدیریت کنند، بلکه به آنها امکان میدهد که در انواع مختلف سرمایهگذاریهای نوآورانه و فناورانه شرکت کنند. این تغییرات میتواند به بهبود کلی وضعیت مالی شرکتهای بیمه کمک کرده و آنها را در مواجهه با چالشهای جدید توانمندتر سازد.
* مروری بر آمار آخرین وضعیت سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در سال 1402 داشته باشید.
جوادیپور: این آمار مربوط به آخرین صورتهای مالی حسابرسی شده شش ماهه نخست سال 1402 است. باید توجه داشت که صورتهای مالی حسابرسی نشده به دلیل احتمال تغییر ارقام، مبنای عملیاتی قرار نمیگیرند. بر اساس این آمار:
– مجموع سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در پایان شش ماهه نخست سال 1402، برابر با 1,451 هزار میلیارد ریال (معادل 145 همت یا تقریباً 145 هزار میلیارد تومان) است.
– از این مبلغ، 8 درصد (تقریباً 511 هزار میلیارد ریال) به سپردههای بانکی اختصاص دارد.
– 30 درصد از مجموع سرمایهگذاریها (تقریباً 375 هزار میلیارد ریال) در سهام شرکتهای بورسی است.
– 159 هزار میلیارد ریال سرمایهگذاری در اوراق مالی اسلامی و سایر ابزارهای پولی و مالی است.
– 147 هزار میلیارد ریال سرمایهگذاری در سهام شرکتهای غیر بورسی و بازار پایه فرابورس است.
در مجموع، این آمار نشاندهنده توزیع سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در انواع مختلف داراییها است. همچنین، درآمد سرمایهگذاریها در این شش ماهه برابر با 141 هزار میلیارد ریال بوده است.
این اطلاعات به خوبی نشان میدهد که شرکتهای بیمه در مدیریت سرمایهگذاریهای خود تلاش دارند تا تنوع بخشی لازم را انجام دهند و از انواع مختلف ابزارهای مالی برای بهبود وضعیت مالی خود استفاده کنند. با توجه به آییننامه جدید و حذف برخی محدودیتها، پیشبینی میشود که این توزیع سرمایهگذاری در آینده حتی گستردهتر و متنوعتر شود.
* اگر بخواید این ترکیب رو یه آسیب شناسی داشته باشید، چه خواهد بود؟
جوادیپور: در خصوص سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه، همانطور که اشاره کردید، مشکلاتی در ساختار و مدیریت سرمایهگذاریها وجود داشت. خوشبختانه، در آییننامه جدید سرمایهگذاری، الزام به تشکیل کمیته سرمایهگذاری اضافه شده است. این کمیته که در آییننامه حاکمیت شرکتی نیز الزامی شده به بهبود ساختار سرمایهگذاری شرکتهای بیمه کمک میکند. یکی از چالشهای عمده در مدیریت سرمایهگذاری شرکتهای بیمه، پیشبینی جریانهای نقدی آتی برای تعهدات و جریانهای نقدی آتی از درآمدهای داراییها است. هماهنگ کردن این جریانها و برقراری تعادل بین آنها، از لحاظ محاسباتی و اجرایی کاری پیچیده است. علاوه بر این، نیازمند سناریونویسی، پایش سناریو و تغییر دائمی آنها است. شرایط اقتصادی متغیر نیز این کار را دشوارتر میکند. بنابراین اجرای مدلهای سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه به راحتی امکانپذیر نیست.
بسیاری از شرکتهای بیمه، به دلیل پیچیدگیها و محدودیتها، به سرمایهگذاریهای پسیو روی میآورند. یعنی به جای سرمایهگذاری فعالانه، سعی میکنند از تغییرات بازار سهام و قیمت داراییها بهرهمند شوند. این امر به دلایل مختلفی از جمله محدودیتهای آییننامه و عدم توانایی شرکتهای بیمه در اجرای مدلهای دارایی-بدهی برمیگردد. در بسیاری از شرکتهای بیمه بزرگ دنیا که زیرمجموعه گروههای مالی فعالیت میکنند، این مدلها به طور اجرایی پیادهسازی شده است. این مدلها عواید زیادی برای شرکتهای بیمه به همراه دارند، زیرا به آنها امکان میدهند از رسوب داراییها بهترین استفاده را ببرند. در مقابل، در کشور ما، شرکتهای بیمه معمولاً توانایی مالی کافی برای اجرای چنین مدلهایی را ندارند. به همین دلیل، بیشتر به سرمایهگذاریهای پسیو روی میآورند.
یکی از نکات جالب توجه این است که در کشورهای دیگر، شرکتهای بیمه بزرگ بانک تأسیس میکنند، در حالی که در ایران بانکها به تأسیس شرکتهای بیمه میپردازند. این تفاوت نشاندهنده میزان قدرت مالی شرکتهای بیمه در ایران در مقایسه با شرکتهای بیمه بینالمللی است. در نهایت، این مسائل نشان میدهد که شرکتهای بیمه نیاز به تقویت ساختارهای مالی و سرمایهگذاری خود دارند تا بتوانند به طور فعالتر و موثرتر در بازار سرمایهگذاری کنند و از فرصتهای موجود بهرهمند شوند. آییننامه جدید با کاهش برخی محدودیتها و ایجاد چارچوبهای مناسبتر میتواند به شرکتهای بیمه در این راه کمک کند، اما همچنان نیاز به بهبود و پیشرفت در این حوزهها وجود دارد.
* آقای حجتی، با توجه به تجربه پیشین شما به عنوان عضو هیئت مدیره بیمه کارآفرین و سابقه فعالیت در شرکتهای بیمه دیگر، میخواهم از شما درخواست کنم تا به چالشهای سرمایهگذاری در صنعت بیمه از دیدگاه شرکتی بپردازید و وضعیت موجود را تشریح کنید. همچنین، لطفاً نظرتان را درباره آییننامه جدید سرمایهگذاری بیان کنید. آیا شما با دیدگاه نهاد ناظر همراستا هستید و آیا این آییننامه توانسته است انعطافپذیری لازم را برای شرکتهای بیمه فراهم کند؟
حجتی: همانطور که جناب آقای جوادی اشاره کردند، در سالی که آییننامه ۹۷ تصویب شد، شرکتها تلاش میکردند خود را با این آییننامه وفق دهند. شرکت کارآفرین نیز از جمله شرکتهایی بود که در برخی موارد با چالشهایی مواجه شد. یکی از این چالشها مربوط به داراییهای ثابت بود که در آییننامه حد نصاب آن باید سی درصد میبود. اما ما به دلیل سرمایهگذاری در مکانهای مختلف و استفاده از داراییهای ثابت در شعب، از این حد نصاب بالاتر رفته بودیم و به هفتاد تا هشتاد درصد رسیده بودیم.
زمانی که آییننامه ۹۷ به ما ابلاغ شد، این محدودیتها برای شرکت ما چندان خوشایند نبود. بهطور خاص، محدودیتهایی در زمینه داراییهای ثابت داشتیم. همچنین، برخی موارد دیگر وجود داشت که آییننامه مشخص میکرد که حداقل سی تا چهل درصد سرمایهگذاریها باید در سپردههای بانکی باشد. این هم محدودیتی بود که مانع از ورود ما به بازار سرمایه و فعالیت در زمینههای مختلف میشد البته مزایایی هم داشت زیرا چارچوب و خط مشی به شرکت می داد.
موضوع اصلی این است که شرکتهای بیمه تا حد زیادی چارچوبمدار شدهاند. بر خلاف افرادی که در بازار سرمایه فعالیت میکنند و همواره به دنبال خلاقیت و نوآوری هستند ، صنعت بیمه همچنان در چارچوبهای سنتی گیر کرده است. این یعنی شرکتهای بیمه نمیتوانند به نحو مطلوب از منابع مالی خود بهرهبرداری کنند.
علت این مشکل این است که شرکتهای بیمه با اینکه ریسکپذیر هستند، اما تمایلی به ورود به ریسکهای بازار مالی ندارند. به عنوان مثال، بانکها و استارتاپهای مختلفی وجود دارند که به دنبال سرمایهگذاری برای توسعه فناوریهای جدید هستند و تضمینهای قابلتوجهی نیز ارائه میدهند. اما وقتی این فرصتها به شرکتهای بیمه پیشنهاد میشود، بیشتر افراد تمایل دارند به جای پذیرش ریسکهای بازار مالی، سرمایهگذاریهای سنتیتر و کمریسکتری مانند سپردههای بانکی را انتخاب کنند. این موضوع باعث میشود که شرکتهای بیمه نتوانند از فرصتهای جدید و نوآورانه بهرهبرداری کنند.
در واقع، بیش از هشتاد تا نود درصد افراد در صنعت بیمه ترجیح میدهند از ریسکهای جدید دوری کنند. با اینکه آییننامههای جدید سرمایهگذاری انعطاف بیشتری به شرکتهای بیمه دادهاند، اما این شرکتها هنوز به دلیل تجربه کم و عدم آشنایی با بازارهای جدید، نمیدانند از کجا باید شروع و از فرصتهای جدید استفاده کنند. به عبارت دیگر، اگرچه فضای بازی بزرگتری ایجاد شده است، اما شرکتهای بیمه هنوز آمادگی لازم برای ورود به این فضای بزرگ را ندارند و نمیدانند از کجا باید شروع کنند.
* در واقع شرکتهای بیمه همیشه دنبال حاشیه امن هستند. ولی آیا ممکن است این به دلیل ذات و فلسفه وجودیشان باشد؟ چون به هر حال پوشش ریسک میدهند و واهمه دارند به برخی از حوزهها ورود پیدا کنند؟
حجتی:تقریباً یکی از دلایلش همین فرمایش شما است. چون شرکتهای بیمه ریسک قبول میکنند، تمایلی به ورود به وادیهای پرخطر ندارند و این احساس خطرپذیری باعث میشود که در برخی از حوزهها ورود نکنند. دومین مقوله این است که ما در بخش سرمایهگذاری هنوز وارد محدوده نوآوری نشدهایم. بهعنوان مثال، اگر ما بتوانیم وارد بازار رمز شویم، آییننامه ما را محدود نمیکند. طرح توجیهی خود را ارائه دهید و مجوزش را بگیرید و فعالیت خود را استارت بزنید.
ولی آیا ما میتوانیم روی این بازارها حرکت کنیم؟ اکنون یکی از شرکتها در بحث طلا وارد شده و بخشی از سرمایهگذاریها را در این حوزه انجام داده و موفق هم بوده است، یعنی خوب عمل کرده و خلاقیت و نوآوری را به کار گرفته است. ما باید در بخش بیمه هم خلاقیت و نوآوری داشته باشیم. شرکتهای بیمه باید بدین نکته توجه کنند که اگر نتوانند منابع حاصل از حق بیمه را به نحو مطلوب سرمایهگذاری کنند، نمیتوانند در بخش خسارت دهی به درستی پاسخگوی بیمهگذاران باشند.
* آقای خانکی، در مسیر پیش رو چه چالشهایی را میبینید؟ شما در حوزه سرمایه گذاری فعال هستید و انتقال تجارب به صنعت بیمه می تواند مفید باشد.
خانکی: بیمه ذاتا صنعتی است که به محافظهکاری و کنترل ریسک متمایل است، از طرفی در بازار مالی و بیمه کشور ما، سیستم بانکی به عنوان یک صنعت مهم تر در نظر گرفته می شود. در این راستا توسعه محصولات مالی و بیمه در این فضا ممکن است با چالشهایی همراه باشد، زیرا پیچیدگیهای خاصی در این صنعت وجود دارد. معتقدم، انتظار تغییرات تدریجی در دستورالعملها و تأثیرات آنها بر بازارها باید مدنظر قرار گیرد، در واقع واگذاری مسئولیت سرمایهگذاری به خود بیمهها، باید جایگاه جدیدی را در صنعت بیمه به خود اختصاص دهد. در همین زمینه باید روح حاکم بر قیمتگذاری دستوری را که در بسیاری از شرکتها وجود دارد، کاهش داده و به شرکتها امکان داده شود تا به طور خلاقانهتر و بر اساس نیازهای و شرایط خودشان، مسائل را حل کنند. این گام میتواند موجب ایجاد محصولات نوآورانهتری شود که بهتر به نیازهای بازار پاسخ دهند.
در سراسر دنیا، رگولاتورها سعی دارند تا به عنوان سیاست گذار عمل کنند، اما در ایران، بیشتر به سمت سیاستگذاری قیمت حرکت شده است. در این راستا باید اجازه دهیم، شرکتها خودشان نسبتهای مختلفی را بر اساس محاسبات و نیازهای بازار تعیین کنند، به جای اینکه دستورالعملهای کلی و محدودیتهای قیمتگذاری را تحت نظر داشته باشیم.
میتوانیم با شروع واگذاری مسئولیتها و تامین نسبتها به صورت خودکار، شبیه به محصولات مالی در بازار سرمایه، خلاقیتهای بیشتری را ایجاد کنیم. با این حال، در کشوری مانند ایران که تورم بالایی داشته و فضای سرمایهگذاری پر از ریسک و حاشیه است، طبیعی است که رگولاتورها سعی دارند تا ریسکها را کاهش دهند، اما باید مواظب باشیم که این تلاشها منجر به برداشتن ریسک از مردم نشود. شاید مردم مایل باشند که این ریسک را انجام بدهند ولی گفته میشود که نمیخواهند این اتفاق در توده مردم مسئله ایجاد کند که این همان روح حاکم بر قیمتگذاری دستوری است و اینطور که از صحبتهای دوستان برداشت کردم این موضوع هم در صنعت بیمه رخ داده است.
* بله، این مسئله مهمی است که در صنعت بیمه و سرمایه گذاری آن تأثیرگذار است. آییننامهها و قوانینی که توسط رگولاتورها و نهادهای مربوطه به وجود میآیند، تأثیر زیادی بر روی حرکت و فعالیت شرکتهای بیمه دارند. این آییننامهها میتوانند محدودیتها و الزاماتی را که شرکتهای بیمه باید در سرمایهگذاری خود رعایت کنند، تعیین کنند. این اقدامات معمولاً به منظور کنترل ریسکها، حفظ پایداری بازار و حمایت از حقوق و سود بیمهگذاران و سایر عوامل اقتصادی انجام میشود. در بسیاری از موارد، این تنظیمات قانونی و آییننامهها ممکن است باعث محدودیت اختیارات شرکتهای بیمه و بازیگران جدیدی که میخواهند وارد این بازار شوند، گردد. از یک طرف، این اقدامات میتوانند به حفظ امنیت مالی و پایداری بازار کمک کنند، اما از طرف دیگر ممکن است باعث کاهش خلاقیت و نوآوری در صنعت بیمه شوند. بنابراین، تعادل مناسب بین نظارت و کنترل و اختیارات شرکتهای بیمه، یک چالش بزرگ در مدیریت صنعت بیمه است که همواره مورد بررسی و بحث قرار دارد. از نظر شما، این موارد چه تجربههایی را در صنعت بیمه به وجود آوردهاند؟
خانکی: من راجع به روح حاکم بر قیمت گذاری دستوری صحبت میکنم. در غیاب یک چارچوب مشخص، رگولاتورها ممکن است مقرراتی را تعیین کنند که برخی از محدودیتها را بر شرکتها اعمال میکند. به نظر من، بهتر است این محدودیتها در طول زمان از نصابگذاری به سمت سیاستگذاری حرکت کند. با انجام تغییرات مثبت در بازار سرمایه پس از اصلاحات آییننامه، تأثیرات آن در افرادی که به صورت غیرمستقیم یا مستقیم در سرمایهگذاریها شرکت میکنند، مشهود است. این نشان میدهد که همانطور که دنیا پیش میرود، ما نیز به سمت یک تحول چندمرحلهای در حوزه سرمایهگذاری حرکت میکنیم.
* جناب آقای جوادی پور، نظر شما چیست؟ به خصوص در مورد صحبتهای آقای خانکی که اظهار داشتند رگلاتور باید سعی کند از قیمتگذاری دستوری به سمت سیاستگذاری برود.
جوادیپور: مواردی که آقای خانکی عنوان کردند،کاملاً صحیح بود اما باید توجه داشت که ایجاد این تغییرات به شرایط بازارهای مالی در سطح جهان وابسته است و در کشور ما نیز همینطور است. همانطور که در بازار بانکی و بازار سرمایه تغییرات رخ می دهد، صنعت بیمه نیز این تغییرات را تجربه میکند. در جلسات قبلی که حضور داشتم، مورد آییننامه سرمایهگذاری مورد بحث قرار گرفت. در آن زمان، آییننامه نود و هفت مورد بررسی بود و من اشاره کردم که بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر چندین هدف دارد، از جمله حفظ حقوق بیمهگذاران. در شرایطی که شرکتهای بیمه برای مدیریت دارایی و بدهی خود به بلوغ کامل میرسند، نهاد نظارت باید مقررات محدودکنندهای را تعیین کند. بیمه مرکزی قصد ندارد که دست و پای شرکتها را ببندد.
ما با شرکتهای مختلفی در صنعت بیمه روبرو هستیم. برخی از آنها رفتارهای بالغی از خود نشان میدهند و برخی دیگر با مشکلات بسیاری روبرو هستند. در شرایط فعلی، نهاد نظارت مجبور است مقررات متعددی را برای کنترل و مدیریت صنعت بیمه اعمال کند، اما مهم این است که به چه هدفی این کارها انجام میدهد. وقتی که به آییننامه نود و هفت و آییننامه صد و چهار به عنوان یک ناظر بیرونی نگاه میکنم (به جای اینکه اجرایی باشم)، فهمیدهام که نهاد نظارتی متمایل به بازتر کردن فضای صنعت بیمه است. به عنوان مثال، برای سرمایهگذاری از محل حقوق مالکانه بیمهگذاران تا حدی آزادی عمل فراهم شده، در حالی که آییننامههای قبلی این امکان را فراهم نمیکردند. این نشان میدهد که ما در حال کاهش محدودیتهای قانونی هستیم.
اما به هر حال شرکتهای بیمه تعهداتی دارند و نهاد ناظر نگران ایفای آن تعهدات است. این چیز عجیبی نیست که اگر این محدودههای کمی همچنان وجود داشته باشند.
ما می خواهیم به سمت نظام نظارت مبتنی بر ریسک برویم اما واقعیت این است که اغلب شرکتهای بیمه این توانایی را ندارند. نهاد ناظر باید در این شرایط مقررات در حال گذاری مثل آییننامه ۱۰۴ تدوین کند، منتها سمت و سو را نشان دهد که تا الان هم همینطور بوده است. آییننامه توانگری نیز در بازنگری است و نسبت به آییننامه قبلی پیلارها و ستونهای ارزیابی ریسکش گستردهتر شده است. چرا؟ چون میخواهد شرکتهای بیمه را بر اساس مبانی توانگری به سمت درست مدیریت دارایی و بدهی ببرد. نهاد ناظر باید خیالش راحت باشد که ارکان شرکت به نقطهای رسیدهاند که شرکت را به درستی اداره کنند.
ابلاغ آییننامه حاکمیت شرکتی در چند مرحله مکمل این حرکت است. وقتی این آیین نامه میگوید کمیته سرمایهگذاری تشکیل شود، چیزی که تا الان الزامی نبوده، در واقع میخواهد ساختار درون شرکتی با چارچوب حاکمیت شرکتی تشکیل شود. یک کمیتهای باشد که یک عضو هیئت مدیره مسئولیتش را دارد و این در انحصار مدیرعامل شرکت یا معاون سرمایهگذاری یا معاون اداری نباشد و در یک چارچوب شرکتی اداره شود. این چارچوب شرکتی الزامات زیادی دارد، ولی شروع حرکت به سمت فضایی است که در آن حاکمیت شرکتی، نظام نظارت مبتنی بر ریسک، مدیریت درست دارایی و بدهی حاکم باشد. اینها همگی قطعات یک پازل هستند که در کنار هم معنا پیدا میکنند. شما نمیتوانید به صورت ناگهانی آییننامه حاکمیت شرکتی را تغییر بدهید و بعد کل محدودیتهای کمی سرمایهگذاری را بردارید. شرکت باید اصول حاکمیت شرکتی را رعایت کند و در چارچوبهای در حال گذار به بلوغ عملکردی خود برسد. این چارچوب در همه کشورهای دنیا پذیرفته شده و ایران نیز به این سمت حرکت میکند.
* شما پیشبینی میکنید که اگر بازار بیمه گام به گام پیش برود به طور مثال مثلاً سال آینده اگر دوباره آییننامه ۱۰۴ بازنگری شود، باز هم محدودیتهای بیشتری برداشته میشود. این بستگی به شرایط حاکم و بلوغی دارد که شرکتهای بیمه به آن رسیدهاند.
جوادیپور: آییننامه ۹۷ را که ابلاغ کردیم، بنا به نیاز شرکتهای بیمه، در یکی دو مرحله مکملهایی برای آن صادر کردیم. آییننامه ۱۰۴ هم به همین صورت است. البته شرکتهای بیمه باید فضایی که برایشان ترسیم میشود را برای سرمایهگذاری در چارچوب آییننامه بدانند و حداقل در چند سال آینده بر مبنای آن برنامهریزی کنند. ولی متناسب با تغییرات فضای کسب و کار و فضای سرمایهگذاری کشور، ممکن است این آییننامه در برخی بخشها نیاز به اصلاح داشته باشد و مکملهایی به آن اضافه شود. ما تازه این آییننامه را شروع به اجرا کردهایم و شرکتها یک سال مهلت دارند تا خودشان را با آن تطبیق دهند. قطعا در این دوران، مانند هر آییننامه دیگری، این آییننامه میتواند مشکلات و نقاط قوت و ضعفی داشته باشد.
طبیعی است که در یک سال این ارزیابیها انجام میشود و اگر نیاز به تغییرات جزئی باشد، آن تغییرات اعمال میشود. منتها خودتان بهتر از من میدانید که وضع مقررات در همه جای دنیا چارچوبی دارد. باید به این نتیجه برسیم که آیا این آییننامه، پس از چند سال بررسی، نیاز به تغییرات جدی دارد یا خیر. در این صورت باید تحلیل هزینهفایده انجام دهیم برای شرکتهای بیمه و فعالین صنعت بیمه. آیا این آییننامه تغییرش هزینههایی خواهد داشت یا منافع؟ ما هنوز در نقطهای نیستیم که بتوانیم این ارزیابی را انجام دهیم. آییننامه تازه ابلاغ شده و شرکتها یک سال زمان دارند تا خود را با آن تطبیق دهند. بعد از این مدت، اگر مشکلات یا مزایایی وجود داشته باشد، خود را نشان میدهد. سپس میتوان به این سمت رفت که اگر ایرادی دارد، آن را برطرف کنیم. اگر در قالب فعلی قابلیت بازنگری وجود دارد، بازنگری کنیم و اگر نه، بعد از یک دوره چند ساله، مانند آییننامه ۹۷، به کلی آن را تغییر دهیم.
* میخواهم اشارهای به صحبتهای دبیر کل سندیکای بیمهگران در سال گذشته داشته باشم که گفتند، صنعتی که بازدهی چهار سالهاش حدود چهار درصد است، چه توقعی میتوان داشت که سهامداران به سمت این صنعت ورود کنند؟ یا اینکه فقط چهل و دو درصد از منابع قابل سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در لاین سرمایهگذاری مولد به کار گرفته شده و بیست و پنج درصد منابع شرکتهای بیمه به سمت نسیه فروشی رفته است.نظر شما چطور میتوان به این مسئله نگاه کرد؟
جوادیپور: مواردی که شما مطرح کردید، موارد مبتلا به صنعت هست و همه فعالین صنعت بیمه هم از آنها آگاه هستند. به نظرم در چارچوب این بحث نمیگنجند، اما فقط یک اشارهای میکنم. در حال حاضر صنعت بیمه صنعتی به شدت رقابتی است و شرکتهای بیمه برای جذب پرتفوهای بزرگ سعی میکنند تا حد ممکن به بیمهگذاران تخفیف دهند، با چالشهایی مواجه است. نحوه وصول مطالبات یک بحث دیگری است که طبیعتاً اینها برخی از مشکلات و معایبی هستند که در حال حاضر در صنعت بیمه بروز کرده و باید به صورت جداگانه بررسی شوند. آنچه که اینجا با بحث ما مرتبط است ، این است که مطالبات از منابع قابل سرمایهگذاری صنعت میکاهد و این در نهایت منجر به کاهش بازده داراییهای صنعت میشود، چون بخش زیادی از منابع شرکت بیمه درگیر مطالبات است و قابلیت سرمایهگذاری ندارد و به موقع وصول نمیشود. این مسئله باعث کاهش بازده کلی داراییها میشود. این چیزی است که در صنعت وجود دارد و قابل انکار نیست.
به نظر بنده، صنعت بیمه با وجود همه محدودیتهایی که دارد، به هر حال یک سری ابزار هم در اختیار فعالین خود قرار میدهد. مثلاً موجودی نقدی در بیمههای زندگی یک جریان پایدار است.
* جناب آقای حجتی، بیاییم محور دوم و راههای ایجاد فرصت را بررسی کنیم. شما گفتید که برای اینکه صنعت بیمه در حوزه سرمایهگذاری تغییرات و تحولات قابل توجهی داشته باشد، نیاز به صفشکن دارد. شما چه ملزوماتی را برای این صفشکنی حس میکنید که باید وجود داشته باشد، تا جایی که این دیوار احتیاط شکسته شود و وارد راهها و مسیرهای جدیدی شویم؟
حجتی: موضوعی که شما اشاره فرمودید، یک نکته خیلی ظریفی دارد و این است که اگر ما بخواهیم وارد پروسهای بشویم که ریسکپذیری در سرمایهگذاری را به همراه دارد، این ریسک را نمیتوان به تنهایی پذیرفت. نمیتوان از هیئت مدیره یا سهامداران خواست که به تنهایی وارد شوند و حتی در برخی مواقع ممکن است بخشی از پرتفویشان از بین برود. با این حال، مزایایی که ایجاد میشود میتواند فرصتهای بسیاری را به همراه داشته باشد.
به عنوان مثال، وقتی بیمه کارآفرین فعالیت خود را در زمینه بیمههای عمر آغاز کرد، بخشی از پول بیمهگذاران عمر را در املاک سرمایهگذاری کرد. در آن زمان، بهترین جای سرمایهگذاری املاک بود. اما همین جا نشان داد که سرمایهگذاری در املاک چالشهایی دارد. وقتی که بعد از دو سال تصمیم گرفتیم اموال را جابجا کنیم و پول بیمهگذاران عمر را به آنها برگردانیم، با چالشهای زیادی مواجه شدیم. اولین چالش این بود که بیمه مرکزی وارد ماجرا شد و پرسید که این پول بیمهگذارانی که در طول سه چهار سال قبل با شما بودند، چگونه محاسبه و به آنها برگردانده میشود؟ محاسبه و ارزیابی این پولها چگونه انجام خواهد شد؟ در این مرحله، چالشهای زیادی پیش آمد. یکی از چالشها این بود که چگونه پول بیمهگذاران قبلی که ممکن است دیگر با ما نباشند را به آنها برگردانیم. محاسبات بسیار دقیقی لازم بود تا این کار به درستی انجام شود. این مثال نشان میدهد که ریسکپذیری در سرمایهگذاری نیاز به برنامهریزی دقیق و محاسبات ریز دارد تا بتوان از فرصتهای بزرگ بهرهبرداری کرد و همزمان مسئولیتها را به درستی مدیریت نمود.
با هماهنگی بیمه مرکزی، توانستیم به چارچوبی برسیم که بر اساس آن، بخشی از سود حاصله به بیمهگذارانی که اخیراً از ما جدا شدهاند برگردانده شود. با این حال، واقعیت این است که بسیاری از افرادی که قبلاً با ما بودند و جدا شدهاند، از این سود بهرهمند نشدند و این سود عمدتاً به کسانی رسید که با ما همکاری میکردند.
یکی از مشکلات اصلی که در بحث سرمایهگذاری در اموال و مستغلات مطرح میشود، نحوه محاسبه سود و ارزش سرمایهگذاری است. آییننامه 104 به این موضوع اشاره کرده است که اگر شما در املاک و مستغلات هزینه کنید، باید به نوعی (سود سرمایهای) را محاسبه کنید که این کار به سادگی امکانپذیر نیست. به عنوان مثال، در سرمایهگذاریهای بلندمدت در سهام، ممکن است اکنون بازدهی نداشته باشد ولی تا دو سال آینده بازدهی بسیار بالایی خواهد داشت. در این شرایط، اگر بیمهگذار عمر تا دو سال دیگر با ما نباشد و به طور مداوم جابجا شود، پولش چه خواهد شد؟ این مسئله چگونه محاسبه میشود؟ این ابهامات نشان میدهد که هنوز نقاط تاریکی در محاسبه سود و ارزش سرمایهگذاریها وجود دارد. اما با وجود این چالشها، باید به سمت این گونه سرمایهگذاریها حرکت کنیم. نمیتوان شرکت را با همین وضعیت فعلی مدیریت کرد. شرکتهای مختلف طرحهای متفاوتی دارند و در بازارهای مالی و پولی فعالیت میکنند.
* شرکتهای بیمه از چه ابزار های جدیدی برای سرمایهگذاری میتوانند استفاده کنند؟
حجتی: شرکتهای بیمه به دنبال این هستند که با استارتاپهایی که بازدهی سریع دارند، همکاری کنند. این نوع سرمایهگذاریها به ما این امکان را میدهد که سود بیمهگذاران را کمتر از یک سال به دست آوریم و آن را به بیمهگذاران برگردانیم. در بیمهنامههای طولانی مدت مانند بیمه بازنشستگی که بیمهگذار تا ده یا پانزده سال با ما همراه است، محاسبه بازدهی سرمایهگذاری بلندمدت بسیار آسانتر از بیمهنامههایی مانند عمر و سرمایهگذاری است. واقعیت این است که تمامی این موارد دو بازوی مهم دارند. شرکت بیمه باید هم در بخش فروش و هم در بخش سرمایهگذاری به درستی عمل کند.
فروش صحیح یعنی محصول بیمهای با قیمتی مناسب و با در نظر گرفتن هزینهها و نقدینگی که از فروش این محصول به دست میآید، به فروش برسد. اگر بخش سرمایهگذاری بداند که پولی از فروش بیمه درمانی به دست میآورد، اما بلافاصله باید برای پرداخت خسارتها خرج شود، به هیچ عنوان نمیتواند از آن بهرهوری مالی داشته باشد. حداقل این پول باید به مدت یک سال در دست واحد سرمایهگذاری باشد تا بتواند از این فرصت استفاده کرده و سودی کسب کند. برای اینکه وارد سرمایهگذاری منطقی و اصولی شویم، باید بخشهای مختلفی را در نظر بگیریم. مثلاً باید بخشهایی که ریسک کامل دارند، مانند همان تقسیمبندی که در آییننامه ذکر شده، به درستی مدیریت شوند. صندوق سپردهگذاری برای مواقع اضطراری که اگر بیمهگذار به صورت خاص پول خود را درخواست کرد، بتواند به سرعت پول را به دست آورد. مورد دوم تقسیمبندی سرمایهگذاریهاست این تقسیمبندی باید به گونهای باشد که شامل سرمایهگذاریهای کمریسک، پرریسک و با بازدهی متوسط باشد. بخش پرریسک باید به سرمایهگذاریهایی اختصاص یابد که میتواند بازدهی بالایی هرچند با ریسک بالا داشته باشد. این موضوع نیازمند کمک و همکاری بیمه مرکزی است تا بتواند به درستی این تقسیمبندیها را مدیریت کند و به بخشهای مختلف شرکت بیمه کمک کند تا به بهترین نحو عمل کنند.
بانک مرکزی یک اقدام مثبت انجام داده است. این بانک تمامی افرادی که به دنبال انجام پروژههای بزرگ هستند و نیاز به سرمایه دارند را به یکدیگر مرتبط کرده است. به عبارت دیگر، افرادی که میخواهند استارتاپی راهاندازی کنند و سرمایهگذاران را دعوت کرده تا این دو گروه را به هم پیوند دهد.
سرمایهگذاران نیز دعوت میشوند تا در این واحدهای سرمایهگذاری کار کنند و بتوانند حداقل در مدت شش ماه تا یک سال از این سرمایهگذاریها بازدهی کسب کنند. شرکتهای مختلفی نیز مراجعه میکنند و درخواست کمک مالی دارند، مثلاً میگویند کارخانهشان مشکل مالی دارد یا کالایی در دریا مانده و نیاز به سرمایهای مانند سی میلیارد تومان دارند تا بتوانند آن را با سود سی درصد طی سه ماه بازپرداخت کنند. این نوع مسائل در آییننامه دیده نشده است، زیرا ریسک آنها شناخته شده نیست و بازگشت سرمایه مشخص نیست. اینجاست که باید بیشتر پیش برویم، همانطور که آقای جوادی اشاره کردند، آییننامه صد و چهار تازه ابلاغ شده و یک زمین بازی بزرگ ایجاد کرده است. شرکتها باید خود را با این شرایط وفق دهند.
* آقای خانکی، شما چه فرصتهایی را در صنعت بیمه میبینید؟
خانکی: در ادامه بحث دوستان، یک مفهوم به ذهنم رسید که تغییراتی در صنعت بیمه را نمایان میسازد. در بازار سرمایه مشاهده میشود که روند به سمت بیمههای عمر و سرمایهگذاری در حال پیشرفت است. نهادهای مالی این روند را تقویت میکنند و به این حوزه ها تمایل دارند. به نظرم فرصتی برای محصولاتی مانند بیمههای عمر وجود دارد که نیازهای واقعی کشور را نیز برطرف می کنند. در دوره ای ما صندوق سرمایه گذاری را تجربه کردیم. بعد از آن، صندوق بازنشستگی تکمیلی وارد شد و سپس صندوقهای مبتنی بر الگوریتم رایج شدند. امروزه، ترند جدید دنیا به سمت مقیاس پذیری پیش میرود. این نیاز به مقیاس پذیری، ایده های اصلی را ترغیب میکند تا به سمت عملیاتی شدن پیش رود.
من فکر میکنم در اینجا ما می توانیم یک راهحل برای ذینفعان پیدا کنیم، به عنوان مثال اینکه هر کسی یک حساب بازنشستگی شخصی داشته باشد. این چالش بزرگ برای افراد دهه شصتی است و نیاز به یک راهحل دارند در واقع جایی که میتوانند منابع مالی خود را تأمین کنند، سرمایهگذاری مناسب در این صنعت میتواند یک گزینه مهم باشد.
در حال حاضر در دنیا، محصولات متنوعی در صنعت بیمه مورد استفاده قرار میگیرند، از جمله بیمههای پیمایشی و مبتنی بر رفتار بیمه گذار که در صنعت بیمه ایران هم باید پیاده سازی شود. از طرفی حجم عظیمی از دادهها از کاربران جمعآوری می شود که باید تحلیل گردد تا در صنعت بیمه مورد استفاده قرار گیرد این مسئله می تواند صنعت بیمه را به سایر صنایع مثل صنعت بانک و بازار سرمایه متصل کند. من فکر میکنم با توسعه هوش مصنوعی و فناوریهای مرتبط، میتوانیم این مسیر را کوتاهتر کنیم. ساختن محصولات بیمه ای مشابه به عنوان مثال wealth front و simple در ایران، می تواند ایده خوبی باشد.
* فکر میکنم که اوراق بهادار در حوزه بیمههای زندگی میتوانند به عنوان یک بازار ثانویه مطرح شوند. اوراق بهادار به عنوان ابزارهای مالی، میتوانند به صنعت بیمه کمک کنند تا به بازار سرمایه وصل شود و به توسعه و گسترش آن کمک کنند.
خانکی: من فکر میکنم، اینجا درباره ” securities” کردن داراییها در بازار صحبت میشود، که به معنای تبدیل داراییها به اوراق قابل معامله در بازارهای مالی است. این مفهوم به طور گسترده در بازار مالی برای داراییهای مختلفی مانند بیمهها، اعتبارات، اموال و غیره استفاده میشود.
اشاره شده که اگر بیمههای زندگی به صورت اوراق بهادار در بازار ثانویه معامله شوند، میتوانند بازار بیمه را بهبود بخشند و به رونق آن کمک کنند. با ایجاد این بازار، فرصتهای جدیدی برای جذب سرمایه و توسعه صنعت بیمه فراهم میشود. همچنین، برای افزایش بازدهی بیمههای عمر، نیاز به استفاده از فناوری اطلاعات (IT) و راهحلهای مبتنی بر آن است. این راهحلها میتوانند در بهبود عملکرد، مدیریت ریسک بهتر و جذب مشتریان جدید در صنعت بیمه مؤثر باشند. به طور کلی، با توجه به تحولات در بازارهای مالی جهانی و نیاز به تنوع و نوآوری، securities کردن بیمههای زندگی میتواند یک گام مهم در جهت بهبود عملکرد و استقرار پایدارتر صنعت بیمه باشد.
* آقای جوادی پور، به عنوان محور پایانی پنل، نظر شما درباره نکات مطرح شده توسط دوستان و همچنین یک خلاصهای از بحثهای انجام شده را بفرمایید. همچنین، نقش ابزارهای مختلف در توسعه کمی و کیفی سرمایهگذاری در صنعت بیمه را نیز مورد بررسی قرار دهید که چقدر میتوانند موثر باشند.
جوادیپور: من با اظهارات دوستان به صورت کلی کاملاً موافقم. به نظر میرسد صنعت بیمه نقش مهمی در اقتصاد دارد و تاثیرات مثبت و منفی تغییرات بازار سرمایه را تجربه میکند. اتفاقاً محصولاتی مانند بیمههای عمر و سرمایهگذاری میتوانند دو بازار را به هم متصل کنند. آییننامههای بیمه عمر نیز در حال تغییر است و این تغییرات میتوانند بهبودهای مهمی در صنعت بیمه به وجود آورند. همچنین، حفظ اطمینان مردم نسبت به صنعت بیمه از اهمیت بسیاری برخوردار است و هر تغییری باید با این هدف در نظر گرفته شود.
* آقای حجتی شما هم جمع بندی بفرمایید.
حجتی: یکی از کارهایی که باید در صنعت بیمه انجام شود و مغفول مانده تغییر نگرش افراد است، تا زمانی که انجام نشود صنعت رشدی نخواهد کرد.
واقعیت این است که فعالان صنعت بیمه باید در جلسات و محافل بازیگران فینتک حضور پیدا کنند. آنها باید وارد محافل بورسی ها شوند. من خودم شخصاً احساس میکنم که نسبت به جامعه فینتک در بازارهای مالی بسیار عقب ماندهایم
استفاده از این فضاها باعث میشود که با ایده های جدید و فرصتهای تازه روبرو شویم. مطمئنم که بیمه مرکزی متقاعد میشود و همکاری میکند، اما اگر منفعل باشیم، بیمه مرکزی نمیتواند کار خاصی برای ما انجام دهد.
* خیلی متشکرم آقای خانکی شما نیز جمعبندی خود را ارائه دهید.
خانکی: من فکر می کنم دوستان تمام موارد را گفتن و نکته خاصی باقی نمانده، فقط امیدوارم که حالا بخش کوچکی از این پازل باشیم. یعنی بتوانیم حداقل یه پله رو برداریم و جلوتر بریم.