جلوگیری از نرخ شکنی در صنعت بیمه
جلب رضایت مشتریان در صنعت بیمه و درعین حال رعایت اصول حرفه ای این صنعت یک موضوع متضاد بوده زیرا در شرایط امروزی، بیمه گران برای جلب رضایت مشتریان ناگزیر به نرخ شکنی هستند و اگر نرخ شکنی نکنند رضایت مشتری را از دست می دهند.
اما به وجود آمدن این شرایط به عوامل متعددی مربوط می شود.
نخست اینکه بیمه گران پایبندی به اصول حرفه ای در امر بیمه گری را رعایت نکردند، درحالیکه بیمه گران در سندیکای بیمه گران ایران برای نرخ شکنی نکردن با یکدیگر هم پیمان شدند، اما به دلایل مختلفی همچون خرسند کردن سهامداران و میل به افزایش پرتفوی بیشتر، دست به نرخ شکنی و شکستن قواعد حرفه ای بزنند.
در مقابل هنگامی که مشتریان صنعت بیمه متوجه شدند که صدای واحدی در نرخ دهی ازصنعت بیمه شنیده نمی شود به سمت نرخ های پایین تر رفتند زیرا آنها از منظر هزینه به بیمه و حق بیمه نگاه می کنند و طبیعی است که به نرخ کمتر تمایل دارند.
شرایط مذکور باعث شد که نرخ شکنی برای بدست آوردن رضایت مشتری ادامه پیدا کند.
گاهی فاصله ارائه نرخ و شرایط بین دو شرکت بیمه به قدری زیاد است که باعث شده مشتری پس از مدتی به بیمه گر اول خود بگوید که شما نرخ بالایی به ما د اده اید، برای اینکه بیمه گر جدید یک دهم نرخ شما به ما نرخ داده و از آن سرویس هم می گیریم.
به نظر می رسد که برای نزدیک کردن فضای بازار و نرخ شکنی رایج به اصول بیمه گری ، چند کار را باید انجام داد.
ابتدا مرکز ملی مدیریت ریسک که در بیمه مرکزی است با همکاری نهادهای ذیربط نسبت به رتبه بندی ایمنی تمام کسب و کار ها درکشور اقدام کنند که این یک مگاپروژه بوده وکاری کوتاه مدت نیست.
از سوی دیگر، صنعت بیمه فقط وضع موجود را بیمه نمی کند و باید موجب ارتقای ایمنی کسب و کارها و منازل مسکونی شود، بنابراین بیمه گران باید بدانند که بیمه گزاران در چه وضعیت ایمنی قرار دارند و مولفه های مربوط به ایمنی کسب و کار و صنایع و خدمات و همه مواردی که بیمه می کند باید دسته بندی شود.
به عنوان مثال، مشخص شود که کدام کسب و کار ها رتبه یک یعنی پایین ترین درجه ایمنی وکدام کسب و کار ها در رتبه پنج یعنی بالاترین سطح ایمنی قرار دارند.
این پروژه با کمک وزارت صمت می تواند ظرف مدت یک تا دوسال انجام شود و آن زمان شرکت های بیمه برمبنای ضریب و سطح ایمنی هر بیمه گذار اقدام به نرخ دهی نمایند.
این مساله دو مزیت دارد. اول اینکه بیمه گذاران از وضعیت ایمنی خود مطلع می شوند و از سوی دیگر نرخ شکنی کم می شود وثانیا اینکه شرکت های بیمه ای هم نمی توانند نرخ کمتری ارائه کنند و بیمه مرکزی هم می تواند براین روند نظارت کند.
اگر این مگاپروژه با همکاری نهاد های ذیربط انجام شود آنوقت در یکی دوسال آینده شاهد آن خواهیم بود که اصول حرفه ای هم رعایت می شود،اما به عنوان پروژهای کوتاه مدت یعنی به عنوان یک اقدام کوتاه مدت اگر بخواهیم مشتری را ازمطالبه نرخ شکنی دور کنیم و بیمه گران هم به قواعد حرفه ای پایبند باشند باید این فرهنگ بین هیات مدیره شرکت های بیمه و مهم تر از هیات مدیره سهامداران شرکت های بیمهای هم نهادینه شود.
این فرهنگ باید در صنعت بیمه نهادینه شود که صرفا پرتفوی محوری نشانه عملکرد خوب یک هیات مدیره نیست وسود آوری مهمتر ازپرتفوی محوری است.