شاید بتوان گفت داشتن رویکرد ارتباطی، انتخاب کلیدواژه مناسب و چینش برنامههای استراتژیک مبتنی بر این رویکرد کمتر در میان مدیران ارشد صنعت بیمه مرسوم بوده، در این راستا جهتگیری مدیرعامل بیمه ایران را میتوان نفطه عطفی در رویکرد ارتباطی مدیران بیمهای قلمداد کرد.
“بیمه ایران دارای تمدن سازمانی است و این تمدن سازمانی نتیجه تلاش بسیاری از همکاران و نمایندگان از قدیم تا به الان بوده، همه ما موظفیم این امانت را به خوبی حفظ، تقویت و به آیندگان منتقل کنیم.”
محمدرضا کشاورز مدیرعامل جدید بیمه ایران در حالی در جمع مدیران ستادی سازمان متبوعش به جمله بالا اشاره کرد که گشت و گذاری در سخنان وی حاکی از آن است که واژه تمدن سازمانی نقش پررنگی در سخنانش ایفا میکند.
مروری بر دیگر گفتار کشاورز نیز بیانگر جهتگیری وی به سوی کلید واژه تمدن سازمانی است؛ بهخصوص آنجا که اهداف راهبردیاش برای بیمه ایران را تشریح میکند.
شاید تمرکز بر یک کلیدواژه و چینش اهداف سازمان بر اساس آن، کمتر در میان مدیران صنعت بیمه سابقه داشته و این میتواند نشاندهنده راهبرد مشخص مدیر ناشی از شناخت سازمان باشد.
محمدرضا کشاورز سالها در بخش ستاد بیمه ایران فعالیت داشته و شاهد فراز و فرودهای آن بوده، در مقطعی نیز که بهعنوان مدیرعامل در شرکتهای بیمه دی و اتکایی ایرانیان حضور داشته، از وقایع بیمه ایران فارغ نبوده؛ بنابراین در پس بهکاربردن واژه تمدن سازمانی، بدون شک اهدافی نهفته است که میتواند در برگیرنده برنامههای وی برای تعالی سازمان بزرگ بیمه ایران باشد.
در این راستا رمزگشایی از کلید واژه تمدن سازمانی که در سخنان محمدرضا کشاورز به وضوح مورد تاکید قرار میگیرد، خالی از لطف نخواهد بود.
در مورد تمدن سازمانی بیشتر بدانیم
برای یافتن سرنخهایی در خصوص اینکه چرا کلمه تمدن سازمانی برای مدیرعامل بیمه ایران اهمیت دارد، تعمیق در مفهوم این واژه بیش از هر چیزی اهمیت مییابد؛ چرا که بیتردید هدف کشاورز ورای بازی با کلمات و مسلما در پی پیادهسازی مفهوم این واژه است.
تمدن سازمانی(organizational civilization) مفهوم نوینی در جامعهشناسی است که برای اولین بار توسط دکتر میرسپاسی که از وی بهعنوان پدر علم جامعهشناسی ایران یاد میکنند، مطرح شد.
تمدن سازمانی در برگیرنده فرهنگهایی است که زمینه لازم برای تربیت نیروی انسانی منظم و هدفمند را برای بهبود خدماترسانی و کسب منافع برد-برد ذینفعان فراهم میکند.
فضای سازمان متمدن، مشوق نظم، ادب، اخلاق و رعایت حقوق افراد در تمام سطوح است و رعایت حقوق مدنی یک رفتار عمومی است، ضمن اینکه حفظ و صیانت مدنیت سازمان توسط مدیران و رشد سرمایه اجتماعی از معیارهای سازمان متمدن است.
نکته مهم در خصوص یک سازمان متمدن آن است که انجام وظایف بر اساس تواناییهای بالقوه و بهصورت خودجوش انجام میگیرد به طوریکه تمدن سازمانی تلاش میکند، سازمان را از حالت دستورالعملی و سلسله مراتبی به نهاد خود انگیزشی و محرک تبدیل کند.
در بسیاری از نهادها و بهخصوص سازمانهای دولتی معضلی وجود دارد به طوریکه بسیاری از سرمایههای انسانی از رفتارهای دستوری و سلسله مراتبی رنج میبرند، علاوه بر این رفتارهای خارج از مدنیت در سازمانها بهدلیل عدم رعایت حقوق فردی و اجتماعی میتواند زمینهساز ترویج رفتارهای منفی و مانعی برای بهبود عملکرد سازمان باشد چرا که انرژی مدیران سازمان به جای تمرکز بر اهداف بر حواشی و کنترل رفتارهای غیر اخلاقی متمرکز میشود.
طرح مقوله تمدن سازمانی در عصر جدید و با توجه به تغییر فضای کسبوکار، توسعه فضای نوآوری و کارآفرینی بیش از گذشته نمود یافته چرا که تقویت ارزشها و تعالی اخلاقی نقش مهمی در اکوسیستم نهادهای مختلف و حفظ حقوق کلیه ذینفعان ایفا میکند.
چرا بیمه ایران باید تمدن سازمانیاش را احیا کند؟
از زمانی که دکتر الکساندر آقایان شرکت سهامی بیمه ایران را بنیان نهاد و پس از آن مشرف نفیسی این شرکت را توسعه داد تاکنون حدود نود سال میگذرد.
طی این سالها فراز و فرودهای متعددی بر بیمه ایران گذشته؛ اما همچنان پرچم بیمهگری توسط این شرکت بیمه در اهتزاز است.
طی ده سال اخیر فشارها بر تنها شرکت بیمه دولتی افزایش یافته، تغییرات مداوم مدیریتی عملکرد این سازمان را تحت تاثیر قرار داده، تکالیف دولتی و توقعات نهادهای بالادستی از یک سو و چند دستگی و اختلافات درونی و حواشی رفتاری از سوی دیگر سبب شده تا تعالی این سازمان تحت تاثیر قرار بگیرد.
ریشهیابی وضعیت فعلی بیمه ایران را تنها نباید در آمار و ارقام، زیان انباشته، صورتهای مالی، کاهش پرتفوی و مطالبات جستوجو کرد. شاید اگر تعمیق بیشتری در سازمان معظم بیمه ایران داشته باشیم رفتار حرفهای مدیران و کارکنان، رعایت حقوق فردی، نظم، اخلاق و تعالی نیروی انسانی اهمیت بیشتری دارد.
شاید اگر مدیران بیمه ایران بر تمدن سازمانی این نهاد که زمانی سرآمد بیمهگری بوده تمرکز میکردند، حواشی و جریانهای غیر حرفهای فرصت کمتری برای ظهور و بروز مییافتند اگرچه که سازمانهای دولتی به دلیل ماهیتی که دارند تحت تاثیر جریانهای رانتی و فرعی هستند؛ اما راهبرد مدیر ارشد سازمان در حفظ و صیانت مدنیت سازمان و رعایت حقوق ذینفعان با اشاعه رفتارهای اخلاقی میتوانست بار منفی حواشی را بکاهد.
مسلما این جریان حرفهایگری در سایر ارکان نهاد همچون واحدهای فنی و حقوقی نیز تسری یافته و حاصل صیانت مدنیت سازمان لاجرم بر ارکانی چون عملکرد فنی و بیمهگری تجلی مییابد.
به نظر میرسد، زمان آن فرا رسیده تا بیمه ایران تمدن سازمانی که طی نود سال گذشته بنا نهاده را بازیابی کند تا شاید فرصتی دوباره برای احیاء نقش بیمه ایران مهیا شود.
جهت گیری کشاورز، نقطه عطفی در صنعت بیمه
معمولا کلید واژههایی که مدیران ارشد دولتها و ارگانهای بزرگ در کلام خود بکار میبرند، بیانگر خط سیر فکری و برنامههای راهبردی آنان است که در کلامشان متجلی میشود.
رمزگشایی از سخنان کلیدی مدیرعامل بیمه ایران در خصوص تمدن سازمانی، نشان میدهد وی بر بازیابی و احیای این نهاد دولتی تمرکز دارد و با تاکید مکرر در اطلاعرسانیهایش تلاش میکند، این خط فکری را در مسیر پیادهسازی برنامههای راهبردیاش قرار دهد.
شاید بتوان گفت داشتن رویکرد ارتباطی، انتخاب کلیدواژه مناسب و چینش برنامههای استراتژیک مبتنی بر این رویکرد کمتر در میان مدیران ارشد صنعت بیمه مرسوم بوده، در این راستا جهتگیری مدیرعامل بیمه ایران را میتوان نفطه عطفی در رویکرد ارتباطی مدیران بیمهای قلمداد کرد.
خطر تبدیل شدن کلید واژهها به شعار
شاید این هشدار مطرح شود که چه تضمینی وجود دارد، کلیدواژهها تبدیل به شعار نشوند؟ شعاری که مدیر ارشد صرفا برای سخنرانیهایش و ساختن برند شخصی از آن بهره میبرد.
بدون تردید، زمانی که کلیدواژهها بر مسیر برنامههای راهبردی جاری میشوند، رنگ و بوی عملیاتی میگیرند و این امر نیز ناشی از اشراف رهبر سازمان به تاریخ و روند توسعه شرکت متبوعش است.
به نظر میرسد، کشاورز بهعنوان یکی از کارکنان پیشین بیمه ایران، بهدلیل اشراف بر وقایع و رخدادهای این سازمان بزرگ و آگاهی از اکوسیستم موجود، انتخاب کلید واژه تمدن سازمانی را بر بستر برنامههای عملیاتی خود در دستور کار قرار داده است.
گفتنی است، در حال حاضر ذینفعان بیشماری در اکوسیستم شرکت سهامی بیمه ایران زیست میکنند، مدیران صف و ستاد، شبکه فروش، شبکه کارگزاران، بازنشستگان و… که هر کدام از این اجزای اکوسیستم، نقش بسزایی در بازآفرینی تمدن این سازمان دارند، در صورتیکه برنامههای راهبردی مدیریت جدید این شرکت پیادهسازی شود میتوانیم انتظار وزش نسیمی دوباره در بیمه ایران را داشته باشیم.