جای خالی یک پلتفرم واسط در صنعت بیمه
موضوع «ایفای نقش سامانههای جامع بیمهگری، شتابدهندهها و بومها در گذار به اکوسیستم اتکایی ارزشآفرین» مورد بحث قرار می گیرد. اما ابتدا باید مفهوم اکوسیستم اتکایی ارزشآفرین را بدانیم و کلیدواژه ها و ادبیات بحث را برای رسیدن به تعاریف مشترک بیشتر مورد تدقیق قرار دهیم و سپس رازها و راه های گذار به این اکوسیستم را بررسی کنیم. وقتی می گوییم ارزش آفرین دقیقا منظورمان چیست و تحقق عملی اکوسیستمی که ارزش آفرین باشد باید دارای چه مشخصه هایی باشد.
*جناب میرزاده در ابتدا توضیحاتی را در اکوسیستم اتکایی ارزشآفرین به اشتراک بگذارید.
میرزازاده: امروزه ورود به دنیای دیجیتال یک امر ضروری میباشد که تغییرات عدیدهای در ساختار و روندهای کسب و کارها ایجاد کرده است. تحولات دیجیتال موجب تغییر در روشهای رقابت و ارائه خدمات به مشتریان شده است. استفاده از ابزارهای دیجیتالی و تکنولوژیهای پیشرفته، بازبینی مدلهای کسب و کار، تمرکز بر استراتژیهای دیجیتال و بهبود فرآیندها را امکانپذیر کرده است.
از طرف دیگر، اهمیت داده و دیتا در بهبود فرآیندها و تصمیمگیریهای استراتژیک در حوزه بیمه بسیار چشمگیر است. ایجاد پایگاه دادههای قوی و قابل تحلیل برای مدیریت ریسک، ارتباطات مالی و تحلیل دیتایی به منظور بهبود تصمیمگیریها از اهمیت بسیاری برخوردار است.
ورود هوش مصنوعی و ابزارهای تحلیل داده به معادلهی تحول دیجیتال، توانایی شرکتها را در تحلیل دقیق ریسکها و ایجاد راهکارهای موثر تقویت میکند. همچنین، بهبود ارتباط و هماهنگی بین شرکتهای بیمه مستقیم و اتکایی، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
تمرکز بر اهمیت داده و دیتا، استفاده از ابزارهای تحلیل ریسک و تکنولوژیهای هوش مصنوعی در بخش بیمه، میتواند بهبود فرآیندها، افزایش کارآمدی و تقویت رقابتپذیری صنعت بیمه را آشکار نماید.
* آقای حائری، درباره بیمه اتکایی و ورود این صنعت به حوزه فناوری مطالب خود را ارائه بدهید.
حائری: مسائلی از قبیل کیفیت دادهها از اهمیت بالایی برخوردارند که اطلاعات آنلاین و ایپیای جمعآوری شده در شرکتهای بیمه، اغلب با مشکلات کیفیتی روبرو است و این ممکن است باعث نقض برخی از قوانین بیمهگری شود.
در حوزه اتکایی اجباری، اطلاعات جمعآوری شده به صورت آنلاین در اختیار شرکتهای بیمه قرار میگیرند اما نیازمند بهبود کیفیت هستند و موضوع خدمات استعلامی و تجمیع اطلاعات در زمینههای مختلف بیمه را مورد توجه قرار میدهد.
برخی آییننامهها از طرف بیمهمرکزی و مشکلاتی که در نگهداری مشتری است باعث میشود تا شرکتها یکسری قواعد و قوانین را زیرپا بگذارند یا نادیده بگیرند. به عنوان مثال در رشتههای باربری، آتش سوزی، شخص ثالث و عمر، علاوه بر اینکه اطلاعات عمومی در قالب مشترکات دریافت میکنیم، اطلاعات تخصصی این رشته ها را هم داریم، یعنی غالب بر هزاران کنترل در تجمیع این اطلاعات اتفاق می افتد. در زمینه حق بیمه در زمینه پوشش، سرمایه و مشخصات بیمه نامه و بیمه گذار و… در انتها این فرآیند تبدیل می شود به یک صورتحساب اتکایی اجباری و در اختیار شرکت های بیمه قرار داده میشود.
توسعه سامانههای شامل کارتابل ریسک و کارت پروژه در محتوای سامانه سنهاب، اهمیت بهبود فرآیندهای اتکایی اختیاری حاصل زحمات سرکار خانم نوحی و خانم خطایی میباشد.
استفاده از دادهها برای بهبود عملکرد در حوزه اتکایی اختیاری با اهمیت بوده و نیاز به بهبود کیفیت و استفاده بهینه از این دادهها دارد. تمامی اساتید حاضر را به چگونگی استفاده بهینه از دادهها و بهبود عملکرد در حوزه اتکایی دعوت میکنم.
* آقای مهندس عابدی به عنوان یکی از اعضای پنل صحبتهای خود را در این زمینه ارائه دهید.
عابدی: ضمن عرض سلام و تشکر از دوستان و اساتیدی که در اینجا حضور دارند، مختصر مباحثی را در زمینه سامانهها و نقش آنها در فرایند اتکایی و تحول دیجیتال اتکایی ارائه می کنم. برای جلسه روز اول ژانویه ۲۰۲۴، آمادهام که بحثهای جذاب و سازنده را به اشتراک بگذارم.
در این رویداد، با موضوع تحول در بحث اتکای فرایند، شاید بتوانیم نگاه جدیدی به نقش سامانهها در فرایند اتکایی و تحول دیجیتال آن داشته باشیم. از ارزیابی ریسک تا مدیریت قرارداد و فرآیندهای مرتبط، نقش بسیار مهمی در این حوزه دارند. در این فرایند در بخشهای مختلف، بحثهای نوآوری و استفاده از سامانهها و سیستمها نقشهای خود را ارائه میکنند. این مباحث اگرچه مبتنی بر تجربیات گذشتهای است، اما میتواند به بهبود و بهینهسازی فرایندها از الگوریتمهای یادگیری ماشین تا پردازش متن، میتوانند به تشخیص و مدیریت ریسکها کمک کنند. شرکت سوئیسری در حال حاضر از اینها در مجموعهای به نام آنالیزری آنها را به صورت عملی استفاده میکند.
داشبوردهای مدیریتی و تعاملی با زاویههای مختلف، مثلا از زاویه شرکت های واگذارنده، محل جغرافیایی ریسک از لایه اتفاقها و کسس کلوری که اتفاق می افتد تا داشبوردهایی که به مدیران در بحثهای اتکایی میتواند کمک کند. در حوزه قراردادهای اتکایی و مذاکره که خانم فراکش اشاره کردند که پلتفرمها میتوانند کمک کنند، استفاده از تکنولوژیهای مبتنی بر الگوریتمهای ژنتیک و مالتی الجکتیو در مجموعههای مختلف، میتواند به بهبود عملکرد و تصمیمگیری هوشمندانه کمک کند. مالتی الجکتیو و الگوریتمهای ژنتیک بحث بهینهیابی هستند و در مباحث واگذاری قرارداد و تمدید آنها شرکتهای اتکایی را یاری میدهند.
در شرایط مختلف الگوریتمهای ژنتیک یا همان الگوریتمهای بهینهیابی به سیستم ها کمک برای یاری مدیران در مباحث کاربردی در سامانهها کمک میکنند. بحث الگوریتمهای ژنتیک و تأثیرات آنها بر ارزشهای اساسی شرکت، از جمله زمانبندی قراردادها، میزان قابلیتپذیرش ریسک، و میزان دقت در واگذاری قراردادها، بسیار مهم است. شناسایی پارامترهای کلیدی از جمله عوامل سودآوری و تطابق با اهداف استراتژیک سازمان، میتواند به بهینهسازی مدیریت ریسک و تصمیمگیریهای موازی کمک کند. بحثهای مرتبط با قراردادهای هوشمند و تعاملات بین شرکتهای واگذارنده و شرکتهای اتکایی، از طریق پروتکلهای بلاکچین میتواند به بهبود تعاملات و افزایش انعطافپذیری در مدیریت ریسک کمک کند.
بررسیها در حوزه بلوغ بلاکچین در اعلام خسارتها و ذخیره سازی آنها در استانداردها و پلتفرمها، نکات مهمی برای بهینهسازی تعاملات مکانیزه و اتوماتیک بین شرکتهای اتکایی فراهم میکند. از توسعه محصول تا مدلهای بیمهگری، تغییرات در اکوسیستم حمل و نقل باعث تغییر در نحوه عملکرد شرکتها شده، که نیازمند برنامهریزی و نقشهبرداری مناسب هستند.
تحول از کامپانیها به اکوسیستمها، به چالشهای جدید تجاری منجر شده که نیازمند راهبردها و نظامهای تجاری نوین هستند. درک مفاهیم پلتفرم و اکوسیستم، میتواند شرکتها را در راستای تطابق با تحولات جهانی یاری کند.
در حوزه بحث خسارت در بلاکچین، خصوصاً اعلام خسارتها بطور اتوماتیک و نگهداری آنها، استفاده از پلتفرمها و استانداردها میتواند به شرکتهای اتکایی کمک کند تا تعاملات خود را به صورت اتوماتیک و مکانیزهتر درکنار مدیریت بهتر و سریعتر انجام دهند.
تحلیلهای انجام شده توسط مک کنزی در بخشهای مختلف نشان میدهد که تحولات بزرگی در حال رخ دادن است، به ویژه در زنجیره تأمین در حوزه بیمه. این تحولات شامل توسعه محصول، فروش و قیمتگذاری است که تأثیرات گستردهای در زنجیره تأمین دارند. با تغییر مفهومات و نگاهها نسبت به مالکیت اتومبیل و خدمات جایگزین، مفاهیم بیمهگری نیز تغییر میکنند. این نوع تحولات نیازمند برنامهریزی دقیق از سوی شرکتهای بیمه و اتکایی است.
در مجموع، این تغییرات نشاندهنده گذار از ساختار کامپانیها به اکوسیستمها است که نیازمند تجدیدنظر در راهبردها و نقشهبرداری دقیق تر در صنعت و تجارت است. این تحولات، شامل ایجاد پلتفرمها و اکوسیستمهای جدید است که در تأثیرگذاری شرکتها و تغییر نگرشها نقش اساسی دارند.
در حوزه هوشمندی و تکنولوژی، دو مفهوم کلیدی به نام پلتفرم و اکوسیستم وجود دارند که از هم متمایز هستند. وقتی که به سمت اکوسیستم حرکت می کنیم، در واقع به یک فضای هماهنگ و اورکستره از شرکتها که به صورت همکاری برای تحقق هدف مشترک کار میکنند، میرسیم. این شرکتها ممکن است پلتفرم نباشند و حتی برخی از آنها بطور کاملاً دیجیتال نباشند. به عنوان مثال، گروههای مالی که در ایران شکل گرفتهاند ممکن است شامل بانکها، شرکتهای بیمه، شرکتهای لیزینگ و غیره باشند که در قالب یک اکوسیستم هماهنگ، با همکاری برای ارائه خدمات به مشتریها فعالیت میکنند.
در مقابل، پلتفرم یک فضایی است که شرکتها تراکنشات خود را بر روی آن انجام میدهند. به عنوان مثال، بورس کالا در ایران میتواند به عنوان یک پلتفرم عمل کند که شرکتها مختلف و یا افراد مختلف تراکنشات و فعالیتهای مختلف خود را در آن انجام دهند. این نیازمندیها وجود دارد که یک پلتفرم مورد نیاز در صنعت بیمه و اتکایی در ایران وجود داشته باشد.
با واگذاری تعاملات بین شرکتهای بیمه دهنده و بروکرها به شرکتهای اتکایی، احساس میشود که در ایران نیاز به یک پلتفرمی برای این انتقال و ارتباطات وجود دارد. این پلتفرم میتواند تراکنشات را انجام دهد یا قراردادها را در خود جای دهد. از طرفی، اطلاعات و دادهها که در این پلتفرمها به وجود میآیند، میتوانند به ابزارهای مرتبط با دادهها و هوش تجاری و تحلیل ریسک دسترسی پیدا کنند و در طول زمان، این پلتفرمها میتوانند به یک اکوسیستم تبدیل شوند.
مثلا در مثال بورس ایران، به عنوان یک پلتفرم معاملاتی که عوامل مختلف معاملات خود را در آن انجام میدهند، دادههای این پلتفرم مانند قیمت و حجم معاملات، به بیرون انتقال یافته و برای استارتاپها و تحلیلگران شانسی برای ایجاد اجزای مختلف اکوسیستم ایجاد میکند. این افراد به همکاری در عرصههای مختلف تکنیکی و تحلیلی میپردازند که در واقع همان مواردی است که در متن اشاره شد. از دیدگاه من، دیتا، زیرساخت توسعه اکوسیستم است و پلتفرم زیرساخت توسعه دادهها است که امکان ارتباط با یکدیگر را فراهم میکند. این جمع مرکبی از عوامل که در کنار همکاری، یک اکوسیستم را بوجود میآورند، میتوانند به عنوان یک پلتفرم در اختیار مشتری یا بازار قرار گیرند.
در موضوع پلتفرم، شرکتهای واگذارنده، بیمهگر، شرکتهای اتکایی و بروکرها نقشهای مهمی دارند که هر یک نیازمندیهای خاصی دارند که در پلتفرم میتوانند به دنبال رفع آنها باشند. بهبود و بهینهسازی این نیازمندیها، همان موضوعی است که نوعاً به آن اشاره شد. بحثهای حسابداری مهمی نیز در این راستا نقشآفرینی میکنند، از جمله موضوعاتی مانند استانداردهای مالی و رویدادهای مالی که در سطح جهانی دنبال میشوند. بر این اساس، توسعه اکوسیستم نقش بسزایی دارد که برای رشد و توسعه یک اکوسیستم و پلتفرم مناسب، ارتباط بین عوامل مختلف و ایجاد یک سیستم هماهنگ و کارآمد ضروری است.
بحث عوامل ریسک در شرکتهای بیمه بسیار گسترده است و در ایران فرصتهای زیادی برای پیشرفت وجود دارد. در حوزه بیمه، کورینشونس و بلاکچین میتوانند به عنوان تجمیعکننده اطلاعات و کمککننده در فرآیند تحلیل ریسک موثر باشند. زمانی که به سوی پلتفرمهای اکوسیستمی حرکت میکنیم، تعامل بین اجزای مختلف بازار و شرکتها افزایش مییابد و توسعه بحثهای نوظهور امکانپذیر میشود.
تعریف یوزکیسها با حداقل نیازمندیها و ایجاد ارزشهای برای عوامل مختلف در بازار، اهمیت دارد. پلتفرمها میتوانند به کاهش نیازهای واسطهها کمک کرده و روندی نوآورانه و کارآمد برای تبادل اطلاعات ایجاد کنند.
استارتاپها که در زمینه تحلیل ریسک فعالیت میکنند، میتوانند نقشی مهم و کلیدی داشته باشند. این استارتاپها میتوانند با مدلهای جدید خود، وارد این پلتفرمها شده و به تشکیل اکوسیستمهای موفق کمک کنند. روند ایجاد یک اکوسیستم با هدف خاصی، به عنوان اثرور یا کسی که هماهنگکننده ارکس برای سازمان یا تجارتی بههمان منظور، اساسی است.
به عنوان مثال، شرکت فیلیپس با ارائه سیستمهای الکترونیکی برای نظارت بر سلامتی فردی، یک اکوسیستم راهاندازی کرده است. این اکوسیستم شامل هماهنگکنندگانی مانند تامینکننده داده (مانند دیجیکالا) و دانشگاهها برای تأمین اطلاعات افراد، میشود. استفاده از تکنولوژی برای ارایه خدمات بهتر و بهینهسازی عملکرد پلتفرمها، موضوع حیاتی در این زمینه است. توجه به یوزکیسهای مشترک و ایجاد ارزش برای عوامل مختلف در یک اکوسیستم، میتواند به توسعه و رشد بهتر کسب و کارها کمک کند و نقش برتری در رقابتی شدن آنها داشته باشد.
در بحث کامپیل منتور هم باید اضافه کنم که استفاده از تکنولوژیهای روز و یکپارچهسازی اطلاعات از سنسورها و دادههای پوشیدنی میتواند به ایجاد اکوسیستمهای حول محور سلامت، بیمه و خدمات مرتبط کمک کند. این اکوسیستمها میتوانند به بهبود خدمات و بهبود سلامت و کیفیت زندگی مردم کمک کنند. ایجاد اکوسیستم و پلتفرمهای بازار مبتنی بر ابتکارات و اینوویشنها، میتواند به توسعه کسب و کارها و بهبود فرآیندها کمک کند. کسب و کارها باید یوزکیسهای خود را مشخص کنند و با همکاری با سایر عوامل مختلف، اکوسیستمی موثر برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان خود ایجاد کنند.
مراحل طراحی و اجرای استراتژیهای اکوسیستمی و پلتفرمی از اهمیت بسزایی برخوردارند. ابتدا باید بینش و اهداف خود را مشخص کنیم، سپس پلتفرم و اکوسیستم مناسب را طراحی کنیم و در نهایت با اعمال اینوویشنهای باز و شناخت یوزکیسهای مشترک، به ایجاد یک اکوسیستم پویا و موثر بپردازیم.
* خانم ملکان، اطلاعات و صحبت های خود را در این حوزه ارائه دهید.
ملکان: صحبتهای مطرحشده در مورد نقش بومها و تأثیر آنها در توسعه صنایع، به ویژه صنعت بیمه، بسیار جالب و الهامبخش است. بومها با ایجاد ایدهها و پیشنهادهای نوآورانه، میتوانند به بهبود فرآیندها، افزایش کارایی و بهبود خدمات در صنایع مختلف کمک کنند. در صنعت بیمه، نقش بومها میتواند به طراحی و ارائه خدمات نوآورانه و منحصر به فرد منجر شود. آنها میتوانند نگرانیها و نیازهای افراد را شناسایی کرده و راهکارهایی پیشنهاد دهند که بهبود در حوزه بیمه و دسترسی به خدمات بهتر را فراهم کنند. بومها میتوانند به عنوان نهادهای نوآور در صنایع مختلف عمل کنند و با ایدهها و پیشنهادات خود، به تغییر و بهبود در ساختار صنایع کمک کنند. همچنین، ایجاد استانداردهای جدید و ارتقای فرآیندها و خدمات نیز از دیگر نقشهای مهم بومها است. از این جهت، نیاز به همکاری و تعامل میان بومها، صنعتها و نهادهای تصمیمگیری برای ایجاد اکوسیستمهای نوآور و پایدار بسیار اهمیت دارد.
به نظرم؛ بومها در ایران حداقل از بانکداری باز شروع کردند، ولی در مراحل گذار به سمت اپنفاینانس که پای نهادهای دیگر را درمیان میکند، این کار را اندکی با چالش مواجه کرده است. بومها با ایدهها و پیشنهادهای نوآورانه، میتوانند بهبود در فرآیندها و ارتقاء خدمات در صنایع مختلف را ممکن کنند. علاوه بر این، نقش بومها در ارتقاء بانکداری باز و ایجاد فازهای مختلف از آن، از جمله اپن فاینس و اپن دیتا، بسیار مهم است. همچنین، با اشاره به اهمیت دیتا و اپن دیتا، میتوان درک کرد که بانکها دارای دیتاهای حساس و ارزشمندی هستند که میتوانند توسط پلتفرمهای نوآور استفاده شوند. بومها میتوانند از این دیتاها به صورت هوش مصنوعی و یادگیرنده استفاده کرده و خدمات بهتری به بیمهگران ارائه دهند. از طرف دیگر، استفاده از پیشرفتهای فناوری در تحلیل ریسکها، ارزیابی دیتاها و سرویسدهی بهتر، بیمهگران را در تصمیمگیریهای خود یاری میرساند. نیاز به همکاری بین بومها، صنایع و نهادهای تصمیمگیری برای ایجاد فضاهای هوشمند و نوآورانه بسیار مهم است.
دادههای موجود در صنعت بیمه چگونه میتواند در کسب و کارهای دیگر مورد استفاده قرار بگیرد؟ به عبارت دیگر، چگونه میتوان از دادههای بیمه برای توسعه کسب و کارهای غیر بیمه بهره برد؟ باید بتوانم این اطلاعات را به کسب و کارها ارائه دهم و توضیح دهم که بیمهگران در واقع کیستند؟ آیا آنها بیمهدهندگان هستند یا بیمهگیرندگان؟ هر دوی این گروهها به صورت آزاد میتوانند در اختیار پلتفرمها قرار گیرند. این مجوزها بر اساس استانداردهای موجود صادر میشوند. با توجه به این مطالب، به بررسی و توضیح کسب و کارهای نوآور پرداختهام. در واقع، میتوان گفت که این مفاهیم در بانکداری نیز قابل استفاده بوده و کسب و کارهای نوآور به وجود آمدهاند.
رسالت بانک نباید این باشد که به کسب و کارها خدمات ارائه دهد و بگوید «من اطلاعات مشتریان خود را در اختیار یک کسب و کار دیگر قرار میدهم»، بلکه زمانی که این دادهها موجود بود و کسب و کارها فهمیدند که از آنها میتوانند استفاده کنند، کسب و کارهای نوآور شکل گرفتند. به عبارت دیگر، این اطلاعات باعث ایجاد نوآوری میشوند.
این روند باعث تشکیل یک سری شرکتهایی شده است که تا قبل از وجود این دادهها، وجود آنها مورد توجه نبود. به عنوان مثال، در صنعت بانکداری که فعالیت اصلی ماست، قبل از بحث درباره دادههای باز، این امکان وجود نداشت که این اطلاعات در اختیار صنعت قرار بگیرد. شرکتهای پرداخت به وجود آمدند، اما من تا به امروز در زمینه بیمه، این نوع انعطاف در بازار را ندیدهام. دادهها همیشه یک مسئله اساسی در بیمه بودهاند، اما عدم تجمیع این دادهها باعث عدم انعطاف در استفاده از آنها شده است؛ به عبارت دیگر، بیمهگران دادههای خود را جمعآوری میکنند.
در نهایت، توجه به تجمیع دادهها مهم است، اما نباید آنها را مجبور به انجام این کار کنیم. بیمهگران باید بتوانند این اطلاعات را در اختیار کسب و کارها و دیگر شرکتهای بیمه قرار دهند، حتی برای تسهیل فرآیندها یا یادگیری. این ارزشمند است و معتقدم که نقش بومها در اینجا بسیار مهم است؛ زیرا از تجربیات آنها میتوان بهره برد و از استانداردها و تجربیات جهانی در استفاده از دادهها، در صنعت بیمه استفاده کرد. امیدوارم که این تبادل نظرها و مطالب، به توسعه بیشتر حوزه بیمه کمک کند.
تجمیع دادهها اهمیت دارد، اما این مهم است که بیمهگران مجبور به این کار نشوند. آنها باید بتوانند این اطلاعات را به کسب و کارها و سایر شرکتهای بیمه دیگر حتی برای تسهیل فرآیندها و یادگیری بدهند. این قابلیت مفیدی است، و فکر میکنم که نقش بومها در این موضوع بسیار اساسی است. با توجه به تجربیات و حضور بومها در فعالیتهای این چنینی، استفاده از آنها میتواند از تجربیات آنها استفاده شود، و همچنین از استانداردها و تجربیات جهانی در استفاده از دادهها، در صنعت بیمه بهرهمند شویم.
پیشنهاد میکنم در جلسهای که خواهیم داشت بیشتر درباره این موضوع بحث کنیم و بررسی کنیم که شاید مشکلاتی که ما در صنعت بانکداری داشتیم، اکنون در بیمه نیز وجود دارد. از جمله مواردی که ممکن است در این نقاط به وجود آمده باشد، مجوزهای لازم از سوی مراجع نظارتی یا به طور مثال امنیتی که برای دادهها باید فراهم شود. در بسیاری از این موارد، امنیت بهخوبی تضمین نشده است و این مسئله میتواند به چالشهایی منجر شود. امیدوارم که با بررسی و حل این مسائل، بهبودی قابل توجهی در صنعت بیمه ایجاد شود.
* آقای عابدی، در خصوص نقش پلتفرم در اکوسیستم بیمه و تشکیل این اکوسیستم به عهده کراینشورنس است، نظرات خود را مطرح کنید و بیان کنید که برای ارتباط شرکتها با پلتفرمها و بهرهوری از ظرفیت این اکوسیستم، ویژگیها و امکانات چه نیازمندیهایی دارد؟
عابدی: در بحث کراینشورنس، دو بخش مهم برای کشور وجود دارد: بخش شرکتهای واگذارنده به شرکتهای بیمه و بخش کوری که در شرکتهای اتکایی فعالیت میکند. فعالیتهای بیمهگری و تبادل دادههای مرتبط با بیمه در سطح شرکتهای بیمه و اتکایی توسط این سامانه انجام میشود. به نظر میرسد که در کشور، این سامانهها نیاز به رشد و توسعه دارند. اولین نیاز اینها به استانداردها میباشد تا ارتباط بین سیستمها فراهم شود. استانداردهای ارتباطی از سطح بالا مثل ابزارهای رقمی برای تبادل دادهها استفاده میشود تا کنترل دقیقتر بر موارد مختلفی از جمله قراردادها و شرایط قراردادها فراهم شود.
استانداردهای لازم برای حرکت به سوی پلتفرم و ارتباط در اکوسیستم بیمه از اهمیت بالایی برخوردارند و بدون استانداردها مناسب، توسعه در حوزه دیجیتال بیمه به خوبی امکانپذیر نیست. از طرفی دیگر، استفاده از API ها برای حرکت به سمت اقتصاد پلتفرمی و دیجیتالی در حوزه بیمه حائز اهمیت است. بحث بر روی API ها و بوم استانداردها بسیار حیاتی است، زیرا این امکان را فراهم میکند که سیستمها مختلف با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و اطلاعات را به اشتراک بگذارند. استفاده از بلاکچین و یوزکیسها میتواند به بهبود امنیت، شفافیت و قابلیت اطمینان در صنعت بیمه کمک کند. استانداردها از محل مسائلی که اصلی و ضروری برای کسب و کارها استفاده میشوند، توسعه پیدا میکنند که این روند گامبه گام در دنیا هم مرسوم است و میتوان از تجربیات و استانداردهای موجود سراسر جهان برای توسعه بهبودهای لازم در حوزه بیمه استفاده کرد و این نگرش میتواند به پیشرفت صنعت بیمه و اطلاعات بیشتر و کارایی بالاتر کمک کند. حوزه هوشمندی میتواند هم در فضای ارتباط بین اینها و هم در فضای خود cor ها؛ چه سمت بیمه گر، چه سمت اتکایی و هم در فضای اکوسیستمی که یکسری استارتاپها در آن حضور دارند، وقتی استاندارد باشد و ایپیآی و دیتا در دسترس باشد این حوزه توسعه پیدا میکند.
* یکی از مسائل مهم در صنعت بیمه، بحث استانداردسازی است که ممکن است لایهای که بیشتر لایه فنی صنعت با آن درگیر است، اما بسیار حیاتی برای تبادل دادهها و اطمینان از قابل استفاده بودن دادههای ذخیره شده است. اغلب مسأله این است که در صنعت بیمه، مسئولیت و اجماع بر استفاده از استانداردها زیاد مشخص نیست و در صورت وجود استاندارد، اجبار بر اجرای آن اساسی است. از آقای حائری میخواهم درباره اینکه در حوزه نظارت بیمه اختیاری وضعیت نظارتی صنعت چگونه است؟ آیا سازمان مرکزی مثل نظام بیمهای به صورت مثلاً عملیاتی که انجام میشود، به صورت سیستمی پایش میکند؟ آیا ممکن است برای ترسیم مکانیزه وضعیت توزیع ریسکها بین شرکتها مورد استفاده قرار گیرد؟ آیا زیرساختی برای این اهداف در نظر گرفته شده و برنامهای برای این منظور وجود دارد؟ توضیحاتی را ارئه بدهند.
حائری: در سامانه های اتکایی غیر اجباری یا همان اختیاری، تنها بخشی که فعالانه با مسائل استانداردسازی و اجبار درگیر است، معاونت اتکایی میباشد. این معاونت بر اساس دانش حوزه اتکایی به سیستم بیمه مرکزی متکی است. در حال حاضر، ارتباط این اطلاعات یک مسئلهی مورد نظر برای فاوا نیز محسوب میشود تا اصلیسازی اطلاعات رقم خورد. شرکت بیمه فای در مورد دو سامانه اصلی که در حوزه اختیاری تعریف شده و در حال اجرا هستند، یعنی سیستم کارتابل ریسکها و سامانه تعریف ریسکها و پروژه، اشاره کرد.
درحقیقت، سامانههای پیشنهادی برای واگذاری هم توسط سامانههای سنهاب تولید شدهاند و تا کنون هیچ درخواست جدیدی از سوی شرکتهای بیمه برای توسعه، بهبود یا بهینهسازی این سامانهها صورت نگرفته است. به نظر میرسد که در حوزه اتکای اختیاری، ورود تخصصیترین شرکتهای بیمه و تعامل آنها با سامانهها و دریافت نظرات از واحدهای اتکایی بیمه مرکزی، میتواند به ایجاد یک کنسرسیوم و بهرهگیری از تفکرات و دانش اختیار شرکتهای بیمه برای بهینهسازی سیستم موجود منجر شود.
تا کنون، هیچ تغییر بزرگی در حوزه اتکای اختیاری رخ نداده است و فعالیتهای اصلی زمان فنی در حوزه سنهاب بیشتر به نظارت فنی و تجمیع اطلاعات از شرکتهای بیمه متمرکز شده است، اما به نظر میرسد که نیاز به گامهای بیشتری برای ورود موثرتر شرکتهای بیمه به حوزه اختیاری و ارتقا سیستمها وجود دارد.
* آیا یک پلتفرم در صنعت بیمه و حوزه اتکایی میتواند به نظارت کمک کند؟ یکی از اصلیترین مسائل در بحث تحول دیجیتال، نقش حاکمیت و قوانین مربوط است که مشخصسازی نقشها و تعیین رویهها برای تنظیم ارتباطات در اکوسیستم مورد نظر میباشد. آیا برای حوزه اتکایی در آینده، راهبردهایی وجود دارد که بازیگران اصلی بتوانند برنامههایی برای تعادل دادن به همکاریهایشان در ۳ یا پنج سال آینده داشته باشند و این برنامهها در چه قالبهایی به آنها ارائه میشود؟آیا پروژههای زیرساختی و مدیریتی و حاکمیتی برنامهریزی شدهای به عنوان نقشهراه تدوین شدهاند؟ آیا از سوی نهاد ناظر بر تحول دیجیتال در حوزه اتکایی یک برنامه مشخص برای آینده تعریف شده است؟
حائری: حقیقتا تاکنون در این حوزه هیچ درخواستی به سمت فاوا ارائه نشده است. یعنی هر آنچه که تاکنون تولید شده، بر اساس نیاز فعلی اتکایی بیمه مرکزی بوده است. ولی نقشه راه منسجم و مدونی در حوزه تکایی نداشته و ندارد.
* در صورت تمایل به تقاضای همکاری از طرف شرکتهای بیمه، سوال اساسی این است که کدام حوزهها میتوانند بهترین کمک را به حاکمیت برای همکاریهای مستقیم یا اتکایی در زمینه زیرساختهای فناوری فراهم کنند؟
حائری: به نظر من تعریف جامعی در این قضیه نمیتوان ارائه کرد. یک مقداری ما باید با هم اندیشی بیشتر با شرکتهای بیمهای و فعال حوزه اتکایی بیمه مرکزی پررنگ تر عمل بکنیم. برای رسیدن به این پلتفرم یا اکوسیستم، نقطه شروع باید فقط به فناوری اطلاعات محدود نشود. برای این منظور، استانداردسازی و قوانین کسب و کار در حوزه اتکایی باید به صورت واضح تعریف شده و یک نقشه راه واقعی باید ایجاد شود تا بتوان بر اساس آن، زیرساخت و فناوری اطلاعات تولید شود. حائری بر این باور است که تا کنون در این زمینه، تلاشی برای تعریف یک استاندارد کامل و جامع برای رسیدن به معماری اتکایی در صنعت بیمه صورت نگرفته است. فعالیتهای انجام شده تاکنون، در جهت رفع نیازهای مختلف اتکایی بیمه مرکزی بوده و تلاشهای قابل توجهی برای ایجاد یک استاندارد جامع و کامل صورت نگرفته است و صرفا فاوا هم قدمی که برداشته، در راستای نیاز مختلف اتکایی بیمه مرکزی بوده است، نه یک استاندارد جامع و کاملی که دربرگیرنده کل مبحث رسیدن به معماری اتکایی صنعت بیمه باشد.
* خانم نوری، مدیر اتکایی بیمه ایران و دبیر کارگروه بیمه های اتکایی سندیکا، درباره صحبتهای آقای حائری مبنی بر اینکه در بخش اتکایی غیراجباری تاکنون هیچ مذاکرهای انجام نشده از ایشان سوال کردند که شما میگویید بیمه مرکزی تاکنون در ارتباط با بخش اتکایی غیراجباری هیچ مذاکره یا پیشرفتی نداشته است. این در حالی است که شرکت های بیمه انجام دادهاند، اما هیچ بازخوردی از سوی بیمه مرکزی دریافت نکردهاند و اطلاعات وارد شده توسط شرکت های بیمه به سامانه سنهاب، بالغ بر چندین هزار آیتم تایید نشده دارد. علاوه بر این، درباره واگذاری اتکایی اجباری نیز مشکلاتی از قبیل دریافت ریسک فایل بیمه مرکزی از شرکتها و عدم اجباری کردن اطلاعات قبل از اینکه شرکتهای بیمه آن را پرکنند مطرح شد که نیاز به بهبود دارد. خانم نوری درخواست کردند تا ورود اطلاعات از مبدا انجام گیرد چرا که اطلاعات به شکل کامل و صحیحی جمعآوری شود تا اتکایی اجباری نیز به صورت دقیق انجام پذیرد.
حائری: دوست داشتم که مسئولان بخش اتکایی بیمه مرکزی نیز در این جلسه حضور داشته باشند تا در این خصوص بیشتر توضیح دهند. در این سرویس، تجمیع اطلاعات بر اساس نظرات واحد اتکایی و بخش نظارت صورت میگیرد. احتمالا دلیل خاصی وجود دارد که این موضوع به این شکل مطرح شده است. اتکایی هم با این اتفاق موافق است و امیدوارند که این تعاملات افزایش یابد. در حوزه اتکایی، سابقهای وابسته به بردروها و کنترل آنها وجود داشت، اما اخیراً اتکایی کمتر دخیل شده و بچههای اتکایی در این فرآیند کمتر دخیل هستند.
بخش اتکایی اجباری یا اختیاری یک موضوع مهمی است که فکر میکنم جای بحث دارد. ادعا میشود که اطلاعاتی که جمعآوری میکنید، در تهیه صورتحسابها به صورت خودکار استفاده میشوند و گزارشها توسط اتکایی تولید میشوند، اما در این فرایند من نمیتوانم به هیچ وجه کمکی کنم و این وظیفه به فاوا واگذار شده است. به نظر میرسد که این مسئله باید حداقل از سوی شرکتهای بیمه به فاوای بیمه مرکزی اعلام شود. اگر اتکایی پاسخی در این زمینه نپذیرد، این امکان برای ما وجود دارد که در آینده به شرکتهای بیمه کمک کنیم. در این مرحله این اطلاعات و مجموعهدادههایی که در حال جمعآوری هستند، میتوانند به شرکتهای بیمه نیز کمک کنند.
* موضوعی که به نظر میاد به هر حال در حوزه کلان اتکایی اختیاری یک معماری فناورانهای وجود ندارد. اینکه ذینفعان قرار است چه تبادل اطلاعاتی داشته باشند، شاید این موضوع به عنوان قدم اول حائز اهمیت باشد.
حائری: بله متاسفانه. معماری فناورانه باید تشکیل بشود و جا داشت هم دوستان نظارت در این جلسه حضور داشته باشند و مدیران اتکایی در این زمینه توضیحات کافی را بدهند.
وقتی بیمه مرکزی بزرگترین سهم بازار اتکایی کشور را دارد. ما به عنوان یک شرکت کوچک نمیتوانیم برای کل صنعت سیاستگذاری کنیم. اگر قرار است پلتفرمی تهیه بشود و اتفاقی در این حوزه رخ بدهد باید واحدهای فناوری بیمه مرکزی در این جلسه حضور داشته باشند تا براساس نیاز روز بتوانیم به یک جمعبندی و تصمیم درست برسیم.
* در جهت جمعبندی از خانم ملکان میخواهم که درخصوص نقش بومها در اتصال نهادها در اکوسیستم- از لحاظ داده و وصل کردن کسب و کار – توضیحاتی ارائه دهند. بومها در صنعت بانکداری به طور نسبی موفقتر و پیشروتر عمل کردهاند، اما در حوزه بیمهگری و ورود به صنعت بیمه – به هر دو شیوه ارائه خدمات بیمه به خارج و استفاده از خدمات خارجی برای داخل صنعت – مشکلاتی وجود دارد. به عنوان یک ناظر بیرونی از صنعت بیمه، ممکن است مسائل و مشکلاتی را مشاهده کنید که بومها باید فعالتر عمل کنند و نقش تسهیلگری خود در این اکوسیستم را به خوبی ایفا کنند.
ملکان: به اصطلاح “دیتا باز”، هنگامی صحبت از دادهها برمیآید که دیتاهای موجود در یک پلتفرم یا منبع دیگری به صورت عمومی در دسترس قرار گیرند و قوانینی وضع شود که مشخص کند که چه کسانی میتوانند به این دادهها دسترسی داشته باشند. این همراه با محدودیتهایی که برای دسترسی به دادهها اعمال میشود و همچنین تعریف وضوح دسترسیها و سطوح مختلف دسترسی به دادهها صورت میگیرد.
در بخش بیمه، مورد صحبت از ریسک پذیری و دسترسی به دادهها بسیار مهم است. ایده اصلی اینجا این است که با تعریف دقیقی از دسترسی و دسترسی باز به دادهها که امنیت دادهها را خطرناک نکند و همچنین مسائل ریسک پذیری را مدیریت کرده، میتوان به ارتقای نقش نوآورانه بومها در توسعه اکوسیستم از طریق دادهها کمک کرد.
در حوزه بانکداری، تجربه نشان داده است که ابتدا دسترسی به دادهها تسهیل شده و سپس محدودیتها اعمال شده است، که به نوبه خود باعث تولید پلتفرمهای نوآورانه شده است. این روند را میتوان به عنوان یک الگوی موفق در نظر گرفت. از آنجایی که دسترسی به دادهها برای ترویج کسب و کارهای نوآورانه حیاتی است، ارائه دادهها به شرکتهای نوآور و اعطای فرصت به آنها برای ارائه خدمات به جامعه و صنعت بیمه میتواند بهبودی بزرگی در این حوزه به وجود آورد.
از آنجایی که هر شرکت دارای شرایط و نیازهای خاص خود است، ایجاد یک محیط بهینه برای دسترسی به دادهها، مدیریت ریسکها و تسهیل نوآوریها از طریق استفاده از دادههای بیمه خصوصیت خاصی دارد و میتواند نهادهای بیمه را با شکلگیری پلتفرمها به سوی توسعه و پیشرفت هدایت کند . پس از این شکلگیری و توسعه کسبوکار میتوانیم قوانین مربوط به محدودیت دیتا را برنامهریزی کنیم یعنی ابتدا فرایندها تسهیل شود و سپس قوانین مربوط به محدودیت دسترسی به دیتا انجام بگیرد.
همانطور که آقای مهندس هم فرمودند: استانداردسازی به مرور شکل میگیرد و از روز اول نباید بیاییم یک استاندارد دسترسی به دیتا تعریف کنیم و بعد انتظار داشته باشیم به اسم فراهمبودن مسیر، کسبوکار نوآور فعالیت خود را شروع کند و دیتا رو هم در اختیار بقیه نهادها قرار بدهد. این مسیر درستی نیست بلکه باید دسترسی به دیتا فراهم بشود و بر روی آن دسترسی استاندارد تعریف بشود.
به نظر من درباره کمک صنعت ها به یکدیگر مانند همکاری میان صنعت بانکداری و بیمه یک مدل جذاب و پختهتری خواهد بود. چرا که صنعت بانکداری توانست APIهایی را در قالب بانکداری باز ارائه بدهد. در صنعت بیمه هم بعضا در پرداخت ها، تسویه های بیمه و دریافت اطلاعات از نهادهای مالی استفاده میشود که البته دسترسی به دیتای بیمه هم لازم است.
طبق صحبتی که با آقای مهندس داشتیم، کارها و خدمات نوآورانهای که میشود تعریف کرد بر روی همین دیتای سنهاب تعریف میگردد، یعنی اگر دیتای سنهاب با هر نوع دسترسی در اختیار این کسب و کارها یا بومها قرار بگیرند قطعا محصولات نوآورانهای بر روی آنها شکل خواهد گرفت که شرکتهای بیمه به دلیل نوع تحمیل ریسک خاستگاه این محصولات خواهد بود. نیاز شرکتهای بیمه به واسطه قراردادها و نوع تحمیل ریسک به دیتای سنهاب ضروری است و حتی هوش مصنوعی میتواند یادگیرنده از روی دیتای سنهاب باشد.
فکر میکنم مانع اصلی انجامنشدن این زمینه، نبود تعریف مشخص از نیازها و تقاضاها میباشد. دلیل دیگر شرکتهای بیمهای هستند که به صورت انفرادی کارها را دنبال میکردند. عامل دیگر ریسکپذیری است که در بانکها به دلیل داشتن دیتای حیاتی بالاتر از صنعت بیمه است.
به عنوان جمله پایانی و یک جمعبندی باید بگویم؛ خوشحالم که موضوع بوم ها در صنعت بیمه مطرح شده است. فکر میکنم بوم ها میتوانند از دیتای خود برای کمک به شرکتهای بیمه استفاده کنند. برای تعریف رسالت شرکتهای بیمه، مسلماً باید در مباحث فناورانه و نوآورانه نیز فعالیت داشت. اعتقاد دارم که برای توسعه کسب و کارهای نوآور، شرکتهای بیمه باید زیرساختهای لازم را فراهم کنند و اجازه دهند که بومها و نوآوران به عنوان پایه کسب و کارهای نوآور از این دیتاها بهره ببرند. به عنوان خاتمه، از تلاشها و زحمات افراد فعال در این حوزه تقدیر میکنم و امیدوارم که با همکاری همه دست اندرکاران، اکوسیستم بیمه بهبود یابد و از پتانسیل دیتای موجود بهرهمند شود.