پس از درج خبر تاسیس شرکت بیمه زندگی کاریزما در کانال تلگرامی ریسک نیوز، یکی از اعضای آن کانال با ذکر این جمله که « باز یک داستان جدید و یک بیمه عمر جدید و مردم بیچاره جدید»، بیمه گذران عمر را «مردم بیچاره » خوانده بود. یادداشت زیر در پاسخ به این جمله و دیگر نکات مطروحه از سوی این عزیز بوده است.
سال 1400 حدود 7 میلیون و 839 هزار و 200 نفر به مبلغ 183.7 هزار میلیارد ریال معادل حدود 18.4 هزار میلیارد تومان بیمه نامه عمر و زندگی خریده اند. یعنی به طور متوسط هر فرد ماهانه 1,952,322.6ریال یعنی چیزی حدود 195 هزار تومان (سالانه 23,427,872 ریال چیزی کمتر از دو میلیون و 400 هزار تومان) حق بیمه بابت عمر و زندگی پرداخت کرده است. با این توضیح سوالات زیر را می توانیم مطرح کنیم:
1- آیا این حدود افراد یعنی 7میلیون و 839 هزار نفر انسان های بیچاره ای هستند که برای آینده سرمایه گذاری کرده اند؟ یا برعکس چون دنبال چاره بوده اند سرمایه گذاری برای آینده را انتخاب کرده اند؟
2- آیا مبلغ خرد ماهانه 195 هزار تومان سرمایه گذاری کردن برای آینده کار اشتباهی است؟
3- آیا شرکت هایی که چنین بستری را آماده می کنند تا افرادی با ماهانه کمتر از 200 هزار تومان پرداختی آینده بهتری را برای خود رقم بزنند کار بدی می کنند؟
4- آیا این کار که تنها با ماهانه 195 هزار تومان مبالغ خرد مردم، سرمایه هایی در کشور متولد شوند که ارزش بازاری یکی از همین شرکت ها به 136 هزار میلیارد تومان برسد کار بدی است؟
5- حال اگر 7میلیون 839 هزار نفر به 20 میلیون نفر برسند -که این تعداد هنوز یک چهارم جمعیت کشور ما را تشکیل می دهد و می تواند به 30 تا 40 میلیون برسد- اقدام اشتباهی هست؟ یعنی 20 میلیون نفری که برای آینده شان با پس انداز خیلی اندک 200 هزار تومان سرمایه گذاری می کنند کار اشتباهی می کنند؟ آیا این 20 میلیون نفر انسان های بیچاره ای محسوب می شوند؟
6- آیا شرکت هایی که برای مدیریت این سرمایه ها پای در میدان می گذارند ریسک را می پذیرند آیا کار جسورانه ای می کنند یا مرتکب جرم می شوند؟
7- اگر گروه هایی باشند که در قالب یک شرکت با جمع آوری مبالغ خرد مردم سرمایه های بالا و ثروت کلان برای کشور ایجاد کنند کار اشتباهی است؟
8- اگر این افراد به واسطه کاری که انجام می دهند و ریسکی که می پذیرند (تحت نظارت بورس، سهامداران، بیمه مرکزی و بیمه گذار- با توسعه فناوری امکان نظارت بیمه گذار فراهم شده است) سود اقتصادی هم ببرند کار اشتباهی کرده اند؟
به این سواالات صاحب نظران و کارشناسان می توانند پاسخ دهند:
ادامه نقدها
در عین حال برخی نقدها نیز از سوی این عزیز وارد شد که در اینباره نیاز است توضیحاتی ارائه گردد:
نقد اول: اینکه نرخ سود سرمایه گذاری در رشته بیمه عمر با نرخ تورم فاصله دارد. همانطور که می دانیم نرخ سود سپرده را شورای پول و اعتبار تعیین می کند و نهادهای بازار پول از جمله شرکت های بیمه ملزم به پیروی از این نرخ هستند نرخ مصوب شورای پول و اعتبار در دامنه 10 تا 18 درصد مصوب شده است. لذا دامنه های سود پیشنهاد در کنار خدمات ارائه شده بیمه ای هر عددی باشد باید زیر نرخ مصوب شورای پول و اعتبار باشد.
نقد دوم: شرکت های بیمه با منابع حاصل از فروش بیمه نامه های عمر، اقدام به خرید ساختمان می کنند: خرید ساختمان توسط شرکت های بیمه زندگی برای استفاده پرسنل و امور شرکتی، و با هر هدف دیگری که در آیین نامه های قانونی مجاز باشد کاری است اصولی و اتفاقا یکی از مسیرهای کلیدی سرمایه گذاری شرکت های بیمه زندگی خرید ساختمان است که تجربه در ایران نشان داده مطمئن ترین سرمایه گذاری در بلند مدت است. منتها ترکیب سرمایه گذاری ها را آیین نامه با نظارت بیمه مرکزی تعیین می کند.
نقد سوم: تاسیس شرکت های جدید: برخی افزایش تقاضا برای تاسیس شرکت های بیمه زندگی را ایراد می دانند در حالی که این مسئله ناشی از تقاضای بازار است. ظرفیت این بازار دست کم 30 تا 40 میلیون نفر هست الان کمتر از 8 میلیون بیمه شده عمر و زندگی داریم.
نقد چهارم: آیا پرسنل شرکت های بیمه زندگی بالاست؟ آمار نشان می دهد لایف ها از جمله شرکت هایی هستند که نیاز به شبکه گسترده نمایندگی دارند تا اینکه بخواهند پرسنل زیاد کنند و اتفاقا از این منظر تلاش کرده اند هزینه های سربار را منطقی کنند. برای نمونه متوسط نسبت هزینه اداری و عمومی به حق بیمه تولیدی شرکت های بیمه در سال 1400 نزدیک حدود 7.8 (کمتر از هشت درصد) درصد بوده است در حالی که میانگین این شاخص در شرکت بیمه پاسارگاد 5.7 و خاورمیانه 6.1 بوده است.
نقد پنجم: عطش شرکت های بیمه برای صدور بیمه نامه عمر نشانه از نوعی فرصت طلبی و سواستفاده از موقعیت است: شاخص ارزیابی درست درباره افزایش صدور بیمه نامه عمر چیست؟ به نظر می رشد شاخص ارزیابی درست باید میزان تقاضای مردم برای خرید بیمه نامه باشه نه سرعت صدور بیمه نامه به وقت تقاضا. به تعبیر دیگر وقتی تقاضا رشد کند عرضه سرعت می گیرد. ضمن اینکه بازار بیمه زندگی در ایران همچنان برای توسعه جا دارد دست کم 5 برابر ظرفیت فعلی و با توجه به این حجم ظرفیت بالقوه بازار به نظر می رسد امکان نوآوری و استفاده از پتانسیل های فناوری اطلاعات هم در این خصوص فراهم است.
نقد ششم: سرمایه گذاری در بازار بیمه های عمر در ایران پر ریسک است؟ به صورت کلی در اغلب کشورها چندین بازار برای سرمایه گذاری پس اندازها وجود دارد: سهام(بورس)، بانک، بیمه، ارز و طلا. افراد به تناسب تشخیص و ترجیح در یک یا چند بازار از این بازارها سرمایه گذاری می کنند. در صنعت بیمه به دلیل اینکه بازاریاب به سمت بیمه گذار می رود و مراقب بیمه گذار هست همچنین بیمه زندگی یک نهاد تخصصی با هدف جذب و سرمایه گذاری پس اندازها است این بازار توانسته جایگاه مناسب را کسب کند.
شاید مطلوب ترین ترکیب، سبد سرمایه گذاری باشد که باز هم شرکت بیمه زندگی به عنوان یک نهاد تخصصی در نهایت همین کار را می کند یعنی سبدی از سرمایه گذاری ها با بازدهی مطلوب و بلند مدت در بازارهای مختلف سرمایه گذاری را در نظر می گیرد. ضمنا فراموش نکنیم که مبلغ بسیار خرد 200 هزار تومان در بیمه زندگی سرمایه گذاری می شود و تا به حال نشنیده ایم کسی خانه خود را بفروشد یا وام بگیرد یا طلاها و سکه هایش را برای خرید بیمه نامه زندگی بفروشد.
نقد هفتم: آیا بیمه های زندگی در ده تا پانزده سال آینده قادر به ایفای تعهدات شان نیستند؟ البته این به سیاست شرکتها بستگی دارد اما مقایسه ریسک های بازارهای مختلف مالی نشان می دهد در بازار بیمه زندگی باز هم کمتر است به دو دلیل اینکه بیمه گذاران زندگی در مقایسه با دیگر اقسام سرمایه گذاری، معمولا مبلغ بالایی را سرمایه گذاری نکرده اند لذا در پرداخت مرتبط حق بیمه با بهتر عمل می کنند. همین مسئله به معنی آن است که بزرگترین حامی شرکت های بیمه زندگی، بیمه گذاران هستند. از سوی دیگر نظارت آیین نامه ای و تاکید بر مقوله ذخایر ریاضی که بیمه مرکزی همواره مورد تاکید دارد همچنین نظارت سازمان بورس در خصوص افشای مستمر اطلاعات دارد به نظر می رسد سرمایه گذاری در حوزه بیمه های زندگی در مقایسه با دیگر بازارهای مالی جز کم ریسک ترین ها است.
در تکمیل بحث
الف: بیان نکات بالا به این معنی نیست که شرکت های بیمه زندگی در کشور ما بی نقص فعالیت می کنند؛ اتفاقا با گسترش رقابت شرکت های فعال در بازار زندگی لاجرم باید بر مزیت ها بی افزایند و نقص ها را بهبود بخشند.
ب: موسسات بیمه ای بخصوص بیمه ها زندگی به واسطه اینکه نقدینگی را از میان مردم جمع می کنند یکی از اهرم های کنترل تورم محسوب می شوند؛ اگر چه ممکن است اثر این شرکت های ایرانی بر کاهش تورم چندان معنادار نباشد اما بی تاثیر هم نیست و اتفاقا توسعه کمی و کیفی شرکت های تخصصی بیمه زندگی در کشور می تواند به به ابزاری موثر بر ثبات پولی و اقتصادی و کنترل تورم تبدیل شود.
ج: در انتها اینکه بیمه های زندگی به عنوان بخشی از بازار پول در جهان امروز علاوه بر نقشی که در راستای رفاه آینده مردم ایفا می کنند نقش کلیدی در ثبات بازار پول، جذب منابع و تزریق به بازارهای مولد داشته و همچنین یکی از گرانیگاه های اقتصاد محسوب می شوند. لذا شرکت هایی که هم اکنون فعال هستند، تازه تاسیس شده اند یا در آینده تاسیس خواهند شد ضروری است به درک جایگاه خود در پاذل رفاه مردم، ثبات بازار پول و گرانیگاه اقتصاد کشور توجه جدی داشته باشد.
نویسنده حسین غیوری